تحقیق جارت بين الملل ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
جارت بين الملل
مقدمه :
نظريه ي خالص بين الملل در برگيرنده ﺁن قسمت از اقتصاد بين المللي است كه جنبه ي واقعي روابط تجاري را بررسي مي كند . همانگونه كه بين نظريه هاي قيمت وپول فرق قائل مي شوند در نظريه اقتصاد بين المللي هم تقسيم بندي مشابهي وجود دارد .
در حالي كه در نظريه ي قيمت ، قيمت هاي نسبي مورد تحليل قرار مي گيرد .
نظريه پولي ، قيمت هاي نسبي را از طريق استفاده از عامل واسطه يعني (پول) به قيمت هاي پولي تبديل مي كند .
بين نظريه پولي و خالص اقتصاد بين الملل نيز اختلا ف مشابهي وجود دارد . در نظريه پولي ، كميت هاي مطلق ، سطح قيمت هاي پولي ، نرخ تبديل ارز ودرﺁمد ملي مورد بررسي قرار مي گيرد .بالعكس نظريه خالص تجارت بين املل عوامل تعيين كننده ي ساختار قيمت ودرﺁمد ملي را بررسي كرده و نسبتي كه بين كميت هاي مختلف وجود دارد را نيز تحليل ميكند .
البته چنين تفكيكي بين دنياي كالاها وپول بدون خاطره نيست اين كار بر اساس نظريه ي كلاسيك انجام مي شود كه اثر پول را در نقش عامل واسطه در نظر مي گيرند . در نظر گرفتن وجود پول مهمترين فرضي است كه مدلهاي نظريه ي خالص براساس ﺁن استوار است.
موضوع نظريه ي خالص تجارت بين الملل اصولا تجارت بين الملل بايد به سه سوال زير پاسخ گويد :
1. چه عوامل تركيب ،جهت ميزان تجارت بين الملل را تعيين مي كنند .
2. نسبت معادله حقيقي نرخ مبادله تها تري ،بر اساس چه كميتها يي بين كالا هاي صادراتي و وارداتي تعيين مي گردد.
3. تجارت بين الملل چه اثراتي بر رفاه بين الملل ، رفاه ملت ورفاه فردي دارد.
از آن زمان كه ريكاردو اولين سوال را بر اساس نظريه مزيت نسبي پاسخ گفت نظريه جديد تجارت بين الملل متولد گرديد.
عملا نظريه ي وضعيت نسبي در مقايسه با قسمت هاي ديگر نظريه ي اقتصاد كلاسيك مقاوم تر بوده و حتي امروزه هم در حاليكه فرومن ساده ي ﺁن يا رد شده يا واقعيت هاي ديگر جانشينﺁن گرديده است ، پايه ي نظريه ي خالص تجارت بين الملل محسوب مي گردد .
A- مبناي نظريه ي خالص تجارت بين الملل :
دلايل برقراري تجارت بين الملل :
1- برخوداري از عوامل توليد بعنوان دليل برقراري تجارت بين الملل
الف ـ هر كشور كالايي را وارد مي كند كه به دلايل جغرافيايي و طبيعي يا در داخل توليد نمي گردد و يا به ميزان مورد نياز امكان تو ليد ﺁن نيست ولي ﺁن كار مورد تقاضا واقع مي شود . اين بيان در مورد مواد اوليه و كالا هاي ابتدايي در تجارت بين الملل مصداق دارد . چون تهيه ي كليه ي مواد اوليه لازم در داخل يك كشور امكان پذير نيست . ﺁن كشور مجبور به وارد كردن ﺁنها مي باشد .
ب ـ اگر دلايل مربوط به عدم برخوداري از عوامل را به دلايل دراز مدت و كوتاه مدت تقسيم كنيم . مي توان به اين نظريه كه به وسيله كراويس در نظريه تجارت بين الملل وارد شده است ظرافت بيشتري بخشيد . در حاليكه عدم برخورداري از عوامل توليد در دراز مدت قبل از هر چيز نتيجه فقدان منابع مواد اوليه مي باشد . عدم برخوداري از عوامل در كوتاه مدت در برخي از كشور ها مخصوصا به وجود انحصارات كوتاه مدت وابسته .
اين شيوه تفكر به استناد نظريه توسعه شومپيتر و نظريه هاي يوژنرولورنس پايه ريزي شده است .
پ ـ عدم برخوداري از عوامل كه جنبه موقتي دارد غير از طريق انحصارات مي تواند به دلايل ديگري نيز به وجود ﺁيد . براي مثال مي توان از نوسانات اقتصادي ياد كرد . در حاليكه داخل مرحله رونق اقتصادي را پشت سر مي گذارد خارج در مرحله مقدماتي رشد قرار مي گيرد .
ت ـ ظرفيت اضافي توليد به عنوان دليل برقراري تجارت خارجي اساس نظريه اي را پايه ريزي كرده است كه به نام نظريه منفذي براي مازاد مشهور شده است بر اساس اين نظريه كه آدام اسميت به آن اشاره كرده و به تازگي نيز توسط ما نيت بسط داده شده است اغلب ظرفيت هاي اضافي توليد در سيستم هاي اقتصادي بسته وجود دارد .
اقتصاد بينالملل با روابط اقتصادي ميان كشورها سروكار دارد وابستگي متقابل حاصل از اين روابط از جهت رفاه اقتصادي اكثر كشورها اهميت زياد دارد. روابط اقتصادي ميان كشورها با روابط اقتصادي ميان بخشهاي مختلف يك كشور تفاوت دارد و اين امر سبب ميشود تا مسائل متفاوتي بروز كند كه نياز به ابزارهاي تحليلي نسبتاً متفاوتي دارد. بدين ترتيب اقتصاد بينالملل به عنوان رشتهاي متمايز و جدا از اقتصاد كاربردي درآمده است. اقتصاد بينالملل با مباحث چندي سروكار دارد كه نظريه محض تجارت و نظريه سياست بازرگاني از آن جمله است. نظريه محض تجارت به اساس تجارت و منافع حاصل از آن ميپردازد و نظريه سياست بازرگاني به دلايل مربوط به موانع جريان آزاد تجارت و نتايج حاصل از آن ميپردازد.
نظريه مركانتيليسم (سوداگري) : نظريه سوداگري (Mercantalism) از جمله نظريات تجاري است كه پايه تفكرات اقتصادي بين سالهاي 1500 تا 1700 ميلادي را تشكيل ميدهد. سوداگران (مركانتاليستها) كه از قرن شانزدهم تا اواسط قرن هيجدهم در ممالكي نظير بريتانيا، اسپانيا، فرانسه و هلند نظرياتشان رواج داشت معتقد بودند كه مهمترين راه براي آنكه كشوري ثروتمند و قدرتمند شود آن است كه صادراتش بيش از وارداتش باشد و در نتيجه مابهالتفاوت با دريافت يك فلز قيمتي مانند طلا تسويه گردد در اين رابطه قدرتمندتر شدن هر كشور را بر مبناي داشتن طلاي بيشتر ميدانستند از آنجائي كه مقدار طلاي موجود در هر لحظه از زمان ثابت بود لذا يك كشور خاص ميتوانست به زيان ساير ممالك از تجارت بهرهمند گردد. از اينرو سوداگران از اين عقيده حمايت ميكردند كه دولت بايد صادرات را تشويق و واردات را محدود كند.
نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت : آدام اسميت(Adam Smith) در سال 1776 در كتاب ثروت ملل فروض مكتب سوداگران را كه ثروت يك كشور به ميزان دارائي آن
كشور (طلا و نقره) بستگي دارد و كشورها فقط به ضرر ساير كشورها ميتوانند از تجارت سود ببرند را زير سئوال برد. او عقيده داشت كه تجارت آزاد بين كشورها باعث تقسيم كار شده و عوامل توليد كشورها بر توليد كالايي متمركز خواهد شد كه آن كالا در مقايسه با كالاي ساير كشورها ارزانتر توليد شود در اين صورت است كه هر دو كشور از تجارت سود ميبرند. او استدلال نمود كه از طريق تجارت آزاد هر كشور ميتواند در توليد كالايي تخصص پيدا كند كه در آنها داراي مزيت مطلق است (يعني آن كالا را با كارآيي بيشتر نسبت به كشورهاي ديگر توليد كند) و كالايي را وارد كند كه در آنها مزيت مطلق ندارد (يعني داراي كارآيي لازم براي توليد آن نيست) بدين ترتيب با تخصص بهينة عوامل توليد در سطح جهان، توليد جهان افزايش مييابد و رفاه همة كشورها افزايش مييابد. از اينرو ديگر يك كشور به ضرر سايرين منتفع نگرديده و همه كشورها منتفع خواهند شد. براساس نظر آدام اسميت تجارت بين دو كشور تنها براساس اصل مزيت مطلق انجام ميشود. وقتي يك كشور كالائي را با كارائي بيشتر نسبت به كشور ديگر توليد ميكند (يا مزيت مطلق دارد) و كالاي دوم را نسبت به كشور ديگر با كارائي كمتر توليد ميكند (عدم مزيت مطلق دارد) در اين صورت هر دو كشور با تخصص در توليد كالائي كه در آن مزيت مطلق دارند و مبادلة آن با يكديگر منتفع ميشوند. واضح است كه نظريه مزيت مطلق فقط بخش كوچكي از اقتصاد را در بر ميگيرد كه مزيت مطلق در آن وجود دارد.
نظريه مزيت نسبي ريكاردو : ريكاردو حدود 40 سال بعد نظرية مزيت نسبي را ارائه نمود كه بخش مهم تجارت جهاني را شامل ميشود. سئوالي كه آدام اسميت نتوانست به آن جواب بدهد اين بود كه آيا تجارت بين كشورهايي كه در توليد تمامي كالاها داراي مزيت مطلق هستند بر قرار ميباشد يا خير؟ در سال 1817 ديويد ريكاردو در جواب به اين پرسش قانون مزيت نسبي را مطرح كرد. اين نظريه بر پايه مفروضات زير است:۱. دو كشور دو كالا 2. نظريه ارزش كار 3. نيروي كار در يك كشور كاملاً متحرك و در سطح بينالمللي غير متحرك 4. رقابت كامل در بازار عوامل توليد و محصولات 5.توزيع درآمد در يك كشور تحت تاثير تجارت نيست 6. تغييرات فني صورت نميگيرد 7. هزينه توليد ثابت است 8. هزينه حمل و نقل صفر است 9. تجارت پاياپاي وجود دارد. بر طبق نظريه ريكاردو اگر كشوري در توليد هر كالا داراي مزيت مطلق باشد هنوز هم تجارت براي هر دو كشور سودآور خواهد بود زيرا كه هر كشور در توليد كالايي تخصص مييابد كه هزينة نسبي توليد آن در داخل كشور پايين تر باشد وكالايي را وارد مينمايد كه هزينه نسبي توليد