تحقیق چشم اندازی به اخلاق در اسلام 44 ص ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
چشماندازى به«اخلاق در قرآن»
مقدمه
اخلاق كه با چگونگى رفتار و حالتهاى اختيارى انسان سروكار دارد، همواره جاذبه ويژهاى براى او داشته است و آدمى به ديده احترام در آن نگريسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پايه تشكيل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است كه حتى كسانى هم كه خود به زيور اخلاق آراسته نيستند، آراستگان به فضايل اخلاقى را با ديده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربايى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگريسته شود، دوچندان خواهد شد. زيرا قرآن آخرين كلام الهى با بشر است و به اقتضاى اين ويژگى، كاملترين سخن را در باره اخلاق بيان كرده است. فضايل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسيلهاى براى ساماندهى به رفتار اين جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نيست، بلكه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىريزى بناى حيات ابدى او به حساب مىآيد.
اين نگرش فرجام شناسانه به فضايل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهميت آنها مىافزايد كه بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى كه مطلوب هميشگى آدمى است، ناممكن مىنمايد.
از نگاه قرآن مىتوان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظيم و تنسيق قواعد كلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار كرد. به علاوه، مىتوان با تامل در قواعد مذكور و بهرهگيرى از نصوص و ظواهر آيات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را كشف كرد و زمينه حصول اخلاق هنجارى (۲) يا نظريه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اينها، مىتوان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظريه اخلاقى برگرفته از آن، در كنار بهرهگيرى از هستىشناسى، و بويژه انسانشناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوين فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)
اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقهبندى رايج انديشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصيفى (۷) مربوط است، زيرا اين شاخه است كه به توصيف نظرگاههاى اخلاقى قرآن كريم و مكتب اسلام مىپردازد، اما بىترديد اخلاق قرآنى صرفا توصيف اخلاقيات نيست و چنانچه اشاره شد مىتواند زمينه لازم براى انديشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پيشفرضها، مفاهيم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.
به علاوه اين كه توصيفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگيزشى آن نيست. زيرا قرآن كتاب هدايت و رستگارى است و توصيف راه رستگارى، بهترين نوع ايجاد انگيزش در كسانى است كه به قرآن ايمان دارند; و به اين جهت است كه پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چيزى بيش از يك پژوهش علمى است و در واقع براى آنها كه در اين جهان گذرا و فانى، دل در گرو حيات جاويدانى دارند كه نشانههايش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خويش، در پژمردگى و فناپذيرى جلوههاى مختلف زندگى اين جهانى مىبينند يك فريضه است.
كتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن» استاد مصباح يزدى در حوزه علميه قم است، كه به اخلاق قرآنى مىپردازد. اين كتاب از جنبههاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مىكند. بخش اول كتاب به تحليل مفاهيم اخلاقى و تبيين پيشفرضهاى اخلاق و نيز ارائه نظريه اخلاقى قرآن مى
1
چشماندازى به«اخلاق در قرآن»
مقدمه
اخلاق كه با چگونگى رفتار و حالتهاى اختيارى انسان سروكار دارد، همواره جاذبه ويژهاى براى او داشته است و آدمى به ديده احترام در آن نگريسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پايه تشكيل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است كه حتى كسانى هم كه خود به زيور اخلاق آراسته نيستند، آراستگان به فضايل اخلاقى را با ديده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربايى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگريسته شود، دوچندان خواهد شد. زيرا قرآن آخرين كلام الهى با بشر است و به اقتضاى اين ويژگى، كاملترين سخن را در باره اخلاق بيان كرده است. فضايل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسيلهاى براى ساماندهى به رفتار اين جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نيست، بلكه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىريزى بناى حيات ابدى او به حساب مىآيد.
اين نگرش فرجام شناسانه به فضايل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهميت آنها مىافزايد كه بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى كه مطلوب هميشگى آدمى است، ناممكن مىنمايد.
از نگاه قرآن مىتوان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظيم و تنسيق قواعد كلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار كرد. به علاوه، مىتوان با تامل در قواعد مذكور و بهرهگيرى از نصوص و ظواهر آيات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را كشف كرد و زمينه حصول اخلاق هنجارى (۲) يا نظريه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اينها، مىتوان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظريه اخلاقى برگرفته از آن، در كنار بهرهگيرى از هستىشناسى، و بويژه انسانشناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوين فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)
اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقهبندى رايج انديشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصيفى (۷) مربوط است، زيرا اين شاخه است كه به توصيف نظرگاههاى اخلاقى قرآن كريم و مكتب اسلام مىپردازد، اما بىترديد اخلاق قرآنى صرفا توصيف اخلاقيات نيست و چنانچه اشاره شد مىتواند زمينه لازم براى انديشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پيشفرضها، مفاهيم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.
به علاوه اين كه توصيفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگيزشى آن نيست. زيرا قرآن كتاب هدايت و رستگارى است و توصيف راه رستگارى، بهترين نوع ايجاد انگيزش در كسانى است كه به قرآن ايمان دارند; و به اين جهت است كه پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چيزى بيش از يك پژوهش علمى است و در واقع براى آنها كه در اين جهان گذرا و فانى، دل در گرو حيات جاويدانى دارند كه نشانههايش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خويش، در پژمردگى و فناپذيرى جلوههاى مختلف زندگى اين جهانى مىبينند يك فريضه است.
كتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن» استاد مصباح يزدى در حوزه علميه قم است، كه به اخلاق قرآنى مىپردازد. اين كتاب از جنبههاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مىكند. بخش اول كتاب به تحليل مفاهيم اخلاقى و تبيين پيشفرضهاى اخلاق و نيز ارائه نظريه اخلاقى قرآن مى
1
چشماندازى به«اخلاق در قرآن»
مقدمه
اخلاق كه با چگونگى رفتار و حالتهاى اختيارى انسان سروكار دارد، همواره جاذبه ويژهاى براى او داشته است و آدمى به ديده احترام در آن نگريسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پايه تشكيل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است كه حتى كسانى هم كه خود به زيور اخلاق آراسته نيستند، آراستگان به فضايل اخلاقى را با ديده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربايى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگريسته شود، دوچندان خواهد شد. زيرا قرآن آخرين كلام الهى با بشر است و به اقتضاى اين ويژگى، كاملترين سخن را در باره اخلاق بيان كرده است. فضايل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسيلهاى براى ساماندهى به رفتار اين جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نيست، بلكه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىريزى بناى حيات ابدى او به حساب مىآيد.
اين نگرش فرجام شناسانه به فضايل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهميت آنها مىافزايد كه بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى كه مطلوب هميشگى آدمى است، ناممكن مىنمايد.
از نگاه قرآن مىتوان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظيم و تنسيق قواعد كلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار كرد. به علاوه، مىتوان با تامل در قواعد مذكور و بهرهگيرى از نصوص و ظواهر آيات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را كشف كرد و زمينه حصول اخلاق هنجارى (۲) يا نظريه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اينها، مىتوان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظريه اخلاقى برگرفته از آن، در كنار بهرهگيرى از هستىشناسى، و بويژه انسانشناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوين فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)
اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقهبندى رايج انديشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصيفى (۷) مربوط است، زيرا اين شاخه است كه به توصيف نظرگاههاى اخلاقى قرآن كريم و مكتب اسلام مىپردازد، اما بىترديد اخلاق قرآنى صرفا توصيف اخلاقيات نيست و چنانچه اشاره شد مىتواند زمينه لازم براى انديشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پيشفرضها، مفاهيم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.
به علاوه اين كه توصيفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگيزشى آن نيست. زيرا قرآن كتاب هدايت و رستگارى است و توصيف راه رستگارى، بهترين نوع ايجاد انگيزش در كسانى است كه به قرآن ايمان دارند; و به اين جهت است كه پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چيزى بيش از يك پژوهش علمى است و در واقع براى آنها كه در اين جهان گذرا و فانى، دل در گرو حيات جاويدانى دارند كه نشانههايش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خويش، در پژمردگى و فناپذيرى جلوههاى مختلف زندگى اين جهانى مىبينند يك فريضه است.
كتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن» استاد مصباح يزدى در حوزه علميه قم است، كه به اخلاق قرآنى مىپردازد. اين كتاب از جنبههاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مىكند. بخش اول كتاب به تحليل مفاهيم اخلاقى و تبيين پيشفرضهاى اخلاق و نيز ارائه نظريه اخلاقى قرآن مى
3
پردازد. مجموعه مباحثبخش اول كتاب در حوزه فلسفه اخلاق قرار مىگيرد و مىتوان آن را نوعى فلسفه اخلاق ملهم از آيات قرآن دانست. سه بخش ديگر كتاب به ترتيب به بررسى اخلاقى رفتار انسان با خداوند، با خود و با ديگر انسانها مىپردازد.
مطالعه كتاب ديگر ايشان يعنى دروس فلسفه اخلاق (۹) مىتواند سهم زيادى در فهم دعاوى استاد در كتاب اخلاق در قرآن داشته باشد.
اين مقاله گزارشى از بخش اول كتاب اخلاق در قرآن است. سعى نگارنده بر آن است كه گزارش، مطابق با متن كتاب باشد; به اين معنا كه نكتهاى بيش از آنچه در كتاب آمده، در متن مقاله راه نيابد و از طرف ديگر چيزى از نكات اصلى كتاب برجا نماند.
۱. اصول موضوعه در علم اخلاق
تبيين نظريه اخلاقى قرآن محتاج بررسى و توضيح چند پيشفرض اخلاق است كه خود قرآن هم به آنها اشاره كرده است:
الف) انسان موجودى است كه توانايى كسب كمال را دارد و مىتواند خود را به زيور اخلاق (۱۰) بيارايد. او افزون بر اين كه توان چنين كارى را دارد، به اين توانايى خود آگاهى دارد. به بيان ديگر، او هم موجود مختار است و هم به اختيار خود علم و آگاهى دارد. اصل اختيار آدمى و قدرت انتخاب او مورد تاييد قرآن كريم است و تفصيل بحثبه حوزه انسانشناسى قرآنى مربوط مىشود. (۱۱)
البته مفهوم اختيار انسان بايد با توجه به اين نكته فهميده شود كه از ديدگاه قرآن همه امور، از جمله كسب كمال خود آدمى و هدايت و ضلالت او، مستند به خداوند است و در حيطه اقتدار الهى قرار دارد:
«انك لا تهدى من احببت ولكن الله يهدى من يشاء و هو اعلم بالمهتدين» (۱۲) (قصص/۵۶).
براساس بينش قرآنى، حتى ميل و عطف توجه آدمى به خدا يا شيطان كه اساس ايمان يا الحاد اوست، به دستخود خداوند است:
«...ولكن الله حبب اليكم الايمان و زينه فى قلوبكم و كره اليكم الكفر و الفسوق و العصيان اولئك هم الراشدون» (۱۳) (حجرات/۷).
اين نگرش توحيدى قرآن نبايد به معناى انكار اختيار انسان تلقى شود. چرا كه فاعليت الهى در طول فاعليت انسان است، و اين دو در عرض هم نيستند تا نافى يكديگر باشند. (۱۴)
بينش اسلامى ضمن قبول نقش عواملى مانند وراثت، محيط و تغذيه در شكلدهى به رفتار آدمى، عامل تعين بخش افعال و حالات نفسانى او را اراده خود آدمى به حساب مىآورد و اندازه مسؤليت هركس را به درجه و مرتبه اراده او مربوط مىداند.
بايد به اين نكته ظريف توجه داشت كه اختيار انسان از بديهىترين اصول اخلاقى اسلام است و از محكمات عقيدتى قرآن به شمار مىآيد كه بايد در پرتو آن، متشابهات روايى و قرآنى را تفسير و تبيين كرد، نه آن كه با تكيه بر برخى آيات و روايات متشابه در صدد ايجاد ترديد در اصل اختيار انسان برآمد.
ب) از تحليل اختيار آدمى اصل وجود هدف براى افعال اختيارى او حاصل مىآيد. زيرا آنچه انسان را به انجام كارى وامىدارد، انتظارى است كه از انجام آن دارد و در اصطلاح فلسفى، علت غايى ناميده مىشود. علت غايى البته غير از غايت است، كه معمولا گفته مىشود در هر حركتى وجود دارد. چرا كه علت غايى اشاره به صدور فعل از موجود با شعور و آگاه دارد و بيانگر قصد فاعل آگاه از انجام فعل است.