تحقیق استعدادهاي اهميت آموزش و پرورش درخشان 71 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 74 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1-1- آموزش :
1-1-1 اهميت آموزش و پرورش:
تمدن امروزه وجوه متفاوتي دارد. دگرگوني تكنيك زندگي مرتبا بر وسعت و تنوع نيازها ميافزايد و بهرهمندي انسانها را از مهارتها و تواناييهاي جديد ايجاب ميكند. در اثر اين تحول تدريجي چه بسا هدفهاي تربيتي كه روزي بعنوان مقاصد تجملي مطرح بوده اند و اكنون يك نياز اجتناب ناپذير عمومي جلوه ميكنند. روشن است كه كسب مهارت براي مقابله با نيازهاي متنوع و پيچيده زندگي و كسب اهليت براي استفاده از تكنيك نوع و كاربرد ابزار جديد. خود مستلزم توسل جستن به تربيت عمدي است . آن بربيت عمدي اي كه براي زندگي در جاهله امروز با ابعاد وسيع نيازهاي روزمرهاش توانايي لازم فراهم آورد و افراد را براي مقابله با ضرورتهاي روزمره زندگي آماده كند. اين ضرورت نشانه بارز آموزش و پرورش است ولويت آن را نسبت به ديگر فعاليتها توجيه ميكند.
در جامعه امروز ا«وزش و پرورش تنها وسيله دسترسي به تكنيك قويتر و توسعه و پيشرفت بيشتر است رقابت دامنه داريكه باري استفاده از تكنيكهاي جديد و تامين شرايط بهتر زيست و بين ملل مختلف جهان وجود دارد ، انگيزه تلاش و كوشش وسيعي است كه براي بنيادگذاري نظام جامعتر و سود بخشتر آموزشي اعمال مي شود و خود از اهميت اين بخش از فعاليت هاي اجتماعي متاثر است دگرگونيهاي روزمره و سريع زندگي انسان نيز نياز به ترتبيت و كسب آمادگي براي قبول تحول در ابعاد گوناگون حيات انساني را به خوبي توجيه ميكنند. دگرگونيهاي كه اجتناب ناپذيرند و تنها تربيت و تعليم صحيح مقابله متعادل و مطلوب با آنها را امكان پذير ميسازد.
1-1-2 محتواي آموزش و پرورش:
به دنبال بحث درباره آموزش و پرورش كنجكاوي براي آشنايي با آن محتوا و برنامه در خور اينهمه توجه امري كاملا طبيعي است. روشن است كه تربيت تك فرد فقط نتيجه كوششهاي عمدي و رسمي خانواده نيست. تربيت يك فرد نتيجه همه عواملي است كه در شكل گيري شخصيت او نقش داشتهاند. اثر محيط در سازندگي ويژگيهاي عقل ، عاطفي و رفتاري انسانها، خواه ناخواه مقام دارد. اثري كه اجتناب ناپذير است تغيير نيست، تدريجي و با دوام است و عموما نافذتر كوششهاي عمدي است. مدرسه خود جذيي از محيط است و در چهارچوب سازندگيهاي محيط، در شكل دادن به شخصيت كودكان و نوجوانان نقش قابل ملاحظهاي دارد.
آموزش و پرورش رسمي، هم كوششهاي معلم براي انتقال دانش و مهارت زمان به نسل جوان و هم آن سلسله فعاليتهايي را كه نقش سازنده رفتاري دارند ، در بر ميگيرد. آن محتوا و برنامه كه در هر زمينه فوق موثر و سودب0خش باشد در خور اهميت است. رسالت تربيتي خانواده و مدرسه و جامعه را در هر دو بعد آموزش و پرورش بايد ديد كه نتيجه اول در يادگيري و دومين در تغيير رفتار خلاصه ميشود.
با اين توضيح ، محتواي تربيتي سودبخش تر است كه در هر دو جهت ، يادگيري و تغيير رفتار – موثر باشد بخصوص يادگيري، آنگاه در خور توجه است كه به تغيير رفتار در جهت مطلوب منتهي شود.
تهيه آن محتواي تربيتي كه نيازها و توقعات جامعه را بصورتي جامع و همه جانبه پاسخ دهد و در خور آن باشد كه بعنوان يك نياز عمومي مطرح شود از دشواريهاي جدي مديريت كنوني است. مسئله اساسي اين است كه نظام آموزشي با كدام محتوا سود بخش و قابل اعتماد ميتواند به نيازها و ضرورتهايي كه شاخص اهميت و ضرورت كار مدرسهاند پاسخ دهد.
محتواي آموزش و پرورش بايد بصورتي تهيه شود كه بين وقت و سرمايه وكار مصرفي براي تربيت هر فرد و نتيجه اي كه از اين سرمايه گذاريها حاصل مي شود تعادل و تناسب مطلوب را برقرار كند. اين موازنه و تعادل هم در گروه برنامه موثر و مفيد است و هم به اجراي سنجيده آن برنامه بستگي دارد. بررسي مسائل آموزش و پرورش خود كوششي براي يافتن آن محتوا و آن كيفيت اجراي است كه مقاصد تربيتي را به صورت بهتر و موثر تامين كند و قدرت سازگاري و سازندگي را در افراد جامعه فراهم آورد.
1-1-3 رده بندي مسائل آموزش و پرورش:
مسائل آموزش و پرورش را با ديدهاي مختلف مي توان مورد توجه قرار داد و با هر نقطه نظر نوعي رده بندي از آنها حاصل ميشود.
1.رده بندي از نظر ارتباط با هدفها: هدف آموزش و پرورش ابعاد گوناگوني دارد. تربيت بدني، رواني، اخلاقي و مذهبي و اجتماعي و ... در رده بندي مسائل آموزش و پرورش ممكن است دشواريها را براساس همين هدفها طبقه بندي كنيم يا آنكه اصولا مجموعه مسائل آموزش وپرورش را در دوره اصلي شامل «مسائل آموزشي» در ارتباط با كوششهايي كه براي انتقال دانش و مهارت به نسل جوان اعمال ميشوند و مسائل پرورشي در ارتباط با آن سلسله فعاليتهايي كه متضمن سازندگي تغيير رفتار هستند از هم تفكيك كنيم.
2. رده بندي از نظر نتيجه: مسائل آموزش و پرورش را از نظر بازده كار نيز ميتوان طبقه بندي كرد. به اين معنا كه در يك طبقه موفقيتها و پيشرفتها و در طبقه ديگر آن فعاليتهايي را قرار دهيم كه به تامين هدفها و مقاصد مربوط منتهي نشده اند.
3.رده بندي از نظر علتها: مسائل آموزش و پرورش ممكن است از نارسايي برنامهها و وجود ضعف و نقص دريافت و محتوا و روشها يا از نحوه عمل و جريان كار مدرسه، ناشي باشند. بنابراين در ارتباط با علتها نيز مسائل آموزش و پرورش به دو دسته بنيادي و بسطري تقسيم ميشوند. در اينگونه رده بندي ناهماهنگي هدف و برنامه فقدان ارتباط بين برنامه و نيازهاي عيني و واقعي زندگي ، نقص و ضعف در آئين نامهها و مباني ساختماني نظام آموزشي و ... از مسائل نبيادي هستند كه در خارج از مدرسه و ضمن برنامه ريزي پديد ميآيند و از دشواريهاي برون مرزي مدرسهاند. كم كاري و ناتواني معلم ، نقص و كم بود وسائل كار ،تضاد فكري بين معلم و متعلم، مديريت ضعيف و بينظمي فقدان كنترل و ارزشيابي و ... از مسائل اجرايي هستند و منشا آنها جريان كار در داخل مدرسه است.
4.رده بندي از نظر ماهيت: مسائل آموزش و پرورش را از نظر ماهيت در دو رده كيفي و كمي ميتوان از هم تفكيك كرد. پارهاي از دشواريها از چگونگي كار، اعم از نبيادي يا اجرايي ناشي ميشود در حالي كه بعضي ديگر نتيجه گسترش سازمانها و افزايش روزمره نيازها هستند و مشخصا كمبودهاي عددي را در بر ميگيرد. چاره جوي دسته اول مستلزم اصلاح محتوا و روش كار مدرسه است و به همين سبب اين گونه دشواريها را مسائل كيفي ميگوئيم. دسته دوم كه به صورت كمبودهاي مقداري بيان ميشوند و به همان سبب تحت عنوان مسائل كمي از آنها نام ميبريم.
1-1-4 اهداف در نظام آموزش و پرورش :
هدف آموزش و پرورش را در چهارچوب نيازها و ضرورتهاي زندگي فردي و گروهي انسانها بايد بنياد كرد. بنابراين منظور از تربيت بيش ازآنكه قابل وضع كردن باشد در حوزه كشف كردن است. مقاصد تربيتي را در هر زمان و بر مبناي شرايط خاص هر مكان در آن سلسله مسائلي كه مبتني به زندگي روزمره انسانهاست بايد جستجو كرد و اين مستلزم شناسايي دقيق و بازشناسي مستمر
نيازها و ضرورتهاي زندگي است. پس براي تعيين مقاصد تربيتي بايد نيازها و ضرورتها را بررسي كرد. به همين سبب هدفهاي آموزش و پرورش اغلب كهنه به نظر مي رسند و به حق مي توان قبول كرد كه گاهي سنتي و نارسا هستند و با ضرورتهاي محسوس و ملموس زمان مغاير هستند.
مساله ديگر لزوم هماهنگي بين هدفهاي تربيتي و نيازها و شرايط محلي و منطقهاي است. اين وضعيت را نبايد از نظر دور داشت كه شهر و روستا – مناطق كوچك و بزرگ – جامعههاي صنعتي و كشاورزي – قشرها و طبقات مختلف جامعه و بالاخره ملتها طبيعت متفاوت دارند. حتي افراد مختلف با قابليتهاي ذهني مختلف اهداف متفاوتي در آموزش و پرورش آنها وجود دارد.
در هر صورت اين حقيقت را نميتوان از نظر دور داشت كه بخش مهمي از مقاصد تربيتي به شكوفايي استعدادها و تواناييهاي مبتني بر شايستگيهاي فردي باز ميگردد براستي زيادند استعدادهاي بالقوه كه در اثر عدم بهرهمندي از تربيت و به سبب آنكه به كار گرفته نميشوند به مرحله بروز و سود بخشي نميرسند و در حقيقت تلف ميشوند.
1-1-5 اصول كلي و اصول برنامه ريزي آموزشي در دورة متوسطه :
1.رابطه برنامه با نيازها
پس در تهيه برنامه ريزي درسي ابتدا بايد نيازها و ضوررتهاي زندگي را يافت و سپس تهيه برنامه رد جهت پاسخگويي به آن نياز باشد.
2.رابطه برنامه با هدف
با توجه به هدفي كه از آموزش در نظام آموزشي تعريف شده است برنامه ريزي بايد در جهت رسيدن به هدف باشد.
3.رابطه برنامه با ويژگيهاي فردي :
كوششهاي تربيتي اگر محرك ذوق و شوق افراد باشد سود بخش تر و زودتر به نتيجه مي رسند. كار روزانه در صورتي محرك ذوق خواهد بود كه با علايق و تواناييهاي انسان هماهنگ باشد. بنابراين در تهيه برنامههاي آموزشي به رغبتها و استعدادها بايد توجه داشت. اما استعدادها و رغبتها متنوعاند و هر شخص را ويژگيهايي است كه كم و بيش منحصر به فرد اوست. در برخورد با اين مسئله در اولين ديد ضورت توسل به تربيت انفرادي جلب توجه ميكند.
رابطه برنامه با شرايط منطقهاي :
برنامه آموزش و پرورش لزوما بايد در بهرهمندي از تربيت مطلوب براي همه افراد جامعه فرصتهاي يكسان فراهم آورد اين تساوي فرصت در صورتي تامين ميشود كه نصاب مقرر تربيت عمومي و استانداردهاي آموزشي در مقياس مملكتي يكسان اما در تهيه برنامهها و كاربرد روشهاي تربيتي امكانات و شرايط محلي و منطقهاي ملحوظ باشد.
مسائل برنامه ريزي در ارتباط با شرايط و مراحل رشد .
چنانكه ذكر شد در تهيه برنامههاي آموزشي به نيازها و شرايط رشد نيز بايد توجه داشت و همين ضرورت بروز مسائل خاص را موجب ميشود. با توجه به اينكه در هر نظام آموزشي، با هر الگوي ساختماني، وجود دو مقطع مشخص و متمايز آموزش همگاني و اختصاصي اجتناب ناپذير است، مسائل مربوط به شرايط رشد را در دو بخش تحت معين عنوانها بررسي ميكنيم:
1.برنامه ريزي آموزشي هماهنگي
2. برنامه ريزي آموزشي اختصاصي
تحصيلات دوره متوسط و عالي همگاني نيست و در هر رشته به مقصود معين و براي گروهي به علايق و تواناييهاي خاص پيش بيني ميشود. اين ويژگي هماهنگي و همبستگي بيشتر محتوا و روش را با علايق و تواناييهاي گروه منتخب ايجاب مي كند. تحصيلات تخصصي رد ارتباط با كار و اشتغال نيز رسالت مخصوصي دارد و از اين جهت نيز در تهيه برنامههاي اين دوره ، مسائل مخصوص پيش ميآيد . يك مسئله در برنامه ريزي آموزش متوسط، در لزوم جنبه هاي كاربردي و عملي برنامه است . اين دوره را بر خلاف ديد اجتماعي موجود مقدمه تحصيلات عالي نبايد دانست اموزش متوسطه به صورتي بايد بنيان شود كه پس از اين مرحله تحصيلي درصد متناسبي از جوانان را به بازار كار و اشتغال روانه سازد. در قبال اين ضرورت مهم اين كه : تحصيلات متوسطه بايد چنان پيش بيني و اجرا شود كه از لحاظ شايستگي و مهارت آمادگي فعاليت و قبول مسووليت در محيط كار را براي نوجواناني كه به دانشگاه راه نمييابند فراهم آورد.
1-1-6 تعريف آموزش و پرورش دوره متوسطه :
از كلمه متوسطه در نظام آموزش و پرورش مستفاد مي شود كه دورهاي است كه نقش واسطة مياني، دوره ابتدايي و دورة عالي را ايفا مي كند.
در گزارش نهايي اجلاس منطقه اي يونسكو آمده است : دورة متوسطه عبارت است از دورة برزخ يا دورة انتقالي ميان آموزش پايه كه عمومي و غير تخصصي است و آموزش تخصصي تر در سطح آموزش عالي. دوره انتقال ميان كودكي و جواني است و يك دوره مياني كه به واسطة بسياري از فشارهاي رواني، جسماني و مشكلات سازگاري، ويژگيهاي خاصي را به نوجوانان و جوان ميبخشد. اين دوره در بسياري از كشورهاي در حال توسعه، منبع اصلي توليد نيروي انساني نيمه ماهر است.
اين دوره ممكن است از سه جهت دوره انتقالي باشد:
-انتقال از آموزش عمومي ، همگاني و غير تخصصي به آموزش دانشگاهي، تخصصي خاص عده اي محدود.
- انتقال از محيط آموزش به محيط كار و زندگي
- انتقال از دورةمياني كودكي كه نيازهاي فرد تحت نظر ومراقبت ديگران تامين مي شود و جواني و بلوغ كه به فرد استقلال و قبول مسؤوليت مي دهد.
هر يك از اين ابعاد به تنهايي از حساسيت و اهميت ويژهاي برخوردار است. در قانون اساسي، معارف مصوب 1290 ، مدارس متوسطه به عنوان مدارسي كه بعد از دورة ابتدايي و قبل از مدراس عالي تشكيل ميشود مطرح شده است. اين دوره با سنين چهارده تا هفده و هجده سالگي مقارن است.
در دورة متوسطه برنامههاي درسي متنوع، در شاخه ها و رشته هاي تئوري و عملي تقسيم شده و در نتيجه فرصتهاي مناسب براي انتخاب درس و رشته تحصيلي، براساس استعداد، علاقه ، معلومات پايه و نيازهاي آينده بهتر فراهم ميشود. بسياري از صاحبنظران دورة متوسطه معتقدند كه انتقال همه جانبه دانشها و فنون در سطحي بالاتر از آموزش عمومي به همه دانش آموزان نه ممكن است و نه ضرورت دارد و لذا بايد در اين دوره نوعي تقسيم كار انجام گيرد و به دليل گستردگي و تراكم برنامه هاي متعدد آموزشي، شاخهها ، رشتهها و گرايشهاي زيادي ايجاد شود.
بنابراين دوره متوسطه دورهاي است كه در آن دانش آموزان گروه سني چهارده تا هفده يا هجده ساله تحصيل مي كنند و به دليل تنوع برنامه ها و تعدد رشته هاي تحصيلي فرصت انتخاب دارند.
1-1-7 اهميت آموزش و پرورش دوره متوسطه