تحقیق اشخاص حقیقی و اهلیت
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
اشخاص حقيقى
اشخاص حقيقى يا طبيعى در حقيقت همان انسانها مىباشند که با متولد شدن داراى حقوقى مىگردند و تا در قيد حيات هستند آن را دارا مىباشند که به آن اهليت نيز مىگويند که در قانون مدنى موادى در خصوص اهليت وجود دارد همچنانکه ماده ۹۵۶ قانون مدنى مىگويد: اهليت براى دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام مىگردد و در ماده ۹۵۷ در مورد اهليت حمل چنين مىگويد: حمل از حقوق مدنى متمتع مىگردد مشروط بر اينکه زنده متولد شود بنابراين لازمه بهوجود آمدن، زندگى کردن، داشتن حقوق و تکاليفى است که قانون آن را به رسميّت شناخته و اعمال و اجراء حقوق مزبور را در قانون مدنى به داشتن اهليت مدنى يعنى اهليت تمتع و استيفاء تعبير نمودهاند که اقتضاء دارد درباره هر يک توضيحات مختصرى داده شود.
اهليت تمتع
عبارت است از قابليت و صلاحيتى در شخص که به اعتبار آن مىتواند داراى حق يا حقوقى باشد خواه نوزاد باشد خواه جوان، يا پير، يا مرد يا زن، يا سفيه يا مجنون از اين حقوق بهرهمند مىباشد که به آن برخوردارى از حقوق مىگويند و کليه افراد زنده حتى حمل داراى چنين قابليتى هستند.
اهليت استيفاء
عبارت است از قابليتى که قانون براى افراد جامعه شناخته تا به اتکاء آن بتوانند حقوق خود را اجراء نمايند که براى بهرهمندى از اهليت تمتع زنده بودن
2
کافى است ولى براى اينکه شخصى داراى اهليت استيفاء باشد و بتواند حقوق و تکاليف خود را شخصاً اعمال نمايد بايد عاقل و بالغ و رشيد باشد يا به بيان ديگر در شمار محجورترين نباشد و محجورترين همانطورىکه در ماده ۱۲۰۷ قانون مدنى تصريح گرديده است عبارتند از:
۱. صفار
۲. اشخاص غير رشيد
۳. مجانين
بنابراين همه افراد جامعه داراى اهليت تمتع مىباشند و همه افراد اجتماع به استثناء محجورين داراى اهليت استيفاء هستند و لذا به جز ايام تاريک و دوره مشخصى از تاريخ گذشته که بردگان را فاقد حقوق مدنى مىدانسته و با آنان مانند ابزار توليد و اموال و اشياء رفتار مىنمودند. در تمامى ادوار تاريخ کليه افراد بشر داراى اهليت مدنى بودهاند. حتى صفار و مجانين و افراد غير رشيد که داراى اهليت تمتع هستند ليکن اهليت استيفاء از حقوق را نداشته و ندارند. و لذا اشخاص حقيقى به دليل اينکه حقوق و شخصيت مدنى آنها با وجود و زندگى انسان ملازمه دارد نمىتوانند اهليت مدنى را از خود سلب نمايند همچنانکه ماده ۹۵۹ قانون مدنى مىگويد هيچکس نمىتواند بهطور کلى حق تمتع و يا حق اجراء تمام يا قسمتى از حقوق مدنى را از خود سلب کند.
ساير حقوق مربوط به اهليت
علاوه بر داشتن اهليت مدنى انسان داراى شخصيت و قدرت دفاع از حقوق فردى و اجتماعى خود مىباشد. حق فرد در دفاع از شخصيت مدني، از
3
حيثيت مدني، از ضرر و زيان وارده و ناشى از جرم و احوال شخصيه، از حقوق شخصي، مالى و سياسى خود حقى است که قانون به او اعطاء نموده و از آن حمايت مىنمايد و به اين جهت محترم مىباشد.
از ديگر آثار حيات افراد طبيعى حق داشتن تابعيت مشخص و مسلمى است که تا سلب تابعيت يا ترک تابعيت نشود داراى آثار و احکامى است که برابر قوانين و مقررات مربوط، معين و مشخص و محترم مىباشد از جمله حقوق شخص حقيقى تحت عنوان مميزات اشخاص يعنى معلوم نمودن مشخصات کامل هر فردى مىباشد که در سند رسمى يعنى شناسنامه درج مىگردد و معرف هويت و شناسائى وى بوده و بهوسيله آن مىتواند حقوق حقه خود را اعمال نمايد و اين مسائل در قانون مدنى و قانون ثبت احوال معين گرديده که از موضوع بحث ما خارج است.
ليکن ذکر اين نکته لازم است که اشخاص حقيقى علاوه بر تابعيت داراى اقامتگاهى هستند که مرکز اصلى امور آنان بوده و قانوناً بايد مشخص باشد همچنانکه در ماده ۱۰۰۲قانون مزبور چنين آمده است اقامتگاه هر شخص عبارت است از محلى که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نيز در آنجا باشد، اگر محل سکونت شخصى غير از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب مىشود که بهطور کلى براى افراد حقيقى اقامتگاه حقيقي، انتخابى يا قراردادى و اجبارى پيشبينى گرديده است که در قانون مدنى مورد توجه قرار گرفته است. نتيجه اينکه شخص حقيقى تا در قيد حيات است داراى شخصيت حقوقى بوده و مىتواند حقوق و تکاليف خود را انجام دهد و از اهليت
4
تمتع و استيفاء بهرهمند گردد مگر اينکه جزو محجورترين باشد ولى با فوت انسان پرونده زندگى او بسته مىشود و شخصيت حقوقى او منتفى مىگردد.
قواعد حاكم بر تعهد تجاری در حقوق ایران
ماده اول قانون تجارت ایران مصوب ۱۳۱۱ تاجر را كسی معرفی می كند كه شغل معمولی خود را (معاملات تجارتی) قرار بدهد. معاملات تجارتی در ماده ۲ قانون تجارت احصاء شده و عبارتند از خرید یا تحصیل مال منقول به قصد فروش یا اجاره ،تصدی به حمل و نقل ،دلالی ،حق العمل كاری ،عاملی ، تصدی به تاسیساتی كه برای بعضی امور ایجاد شده از قبیل تسهیل معاملات ملكی ،پیداكردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات ،تاسیس كارخانه برای امور تولیدی ، تصدی به عملیات حراجی ،تصدی به هر قسم نمایشگاههای عمومی ، عملیات بانكی و صرافی ،معاملات برواتی ،عملیات بیمه ،كشتی سازی و كشتی رانی ومعاملات راجع به آنها.
بدون آن كه بخواهیم وارد جزئیات بحث اهلیت در حقوق ایران بشویم ،كه پس از انقلاب بحثهای زیادی را موجب شده است .باید بگوییم كه بر خلاف حقوق تجارت فرانسه ،در حقوق ایران ،معامله تجاری صغیر اگر ممیز باشد ،باطل تلقی نمی شود بلكه غیر نافذ است و با اجازه قبلی قیم دارای نفوذ وبا اجازه بعدی او قابل تنفیذ است. توضیح مطلب این است كه ،مواد ۸۵ و۸۶ قانون امور حسبی ،رژیم حقوقی خاصی برای اهلیت در امور تجاری محجور ممیز (صغیر ممیز و سفیه )برقرار كرده اند كه قابل امعان نظر است .در واقع ماده ۸۵ قانون اخیر به ولی یا قیم اختیار داده است كه درصورت