دانلود مقاله فلسفه ازدواج در اسلام و مسيحيت 52 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فلسفه ازدواج در اسلام و مسيحيت
مقدمه
نوشتار حاضر نيز با بهرهگيري از روش تطبيقي، به مقايسهي پديدهاي بزرگ و بـرجسته در زنـدگي انسـان يعنـي «ازدواج» در دو ديـن الهي و آسـماني «اسـلام» و «مسيحيت» ميپردازد.
چكيده:
بهترين راه شناسايي يك پديده، مطالعهي فرانگر و بررسي در محملهاي گوناگون است. شناخت همهجانبه و كشف فلسفهي ازدواج نيز ميسّر نميباشد، مگر در پرتو تطبيق و مقايسه. يكي از ابعاد مؤثر و حايز اهميت اين تطبيق، مقايسهي ازدواج در دو آيين آسماني اسلام و مسيحيت است. از اين رو نوشتار حاضر، به بررسي تطبيقي علل و چرايي، جايگاه و اهداف ازدواج در اسلام و سپس در مسيحيت ميپردازد و در آخر يافتههاي حاصل را مورد مقايسه قرار ميدهد. مهمترين دستاورد اين تطبيق عبارت است از اينكه هر دو آيين، تنها راه مشروع تأمين نياز جنسي، ايجاد نسل پاك و تأمين محبت را در پرتو ازدواج و خانواده ميدانند؛ با اين تفاوت اساسي كه رهبانيت و تجرد نسبت به ازدواج در آيين مسيحيت از جايگاهي ويژه برخوردار است؛ در حالي كه در دين مبين اسلام، تجرد و رهبانيت امري كاملاً مردود است و برخلاف مسيحيت عامل تقرب به خداوند محسوب نميشود؛ بلكه اين ازدواج است كه زمينهساز تكامل و تقرب الهي خواهد بود.
واژگان كليدي:ازدواج، اسلام، مسيحيت، عزوبت، رهبانيت، خانواده.
كلام خداوند و سخن وحي نه تنها با پيام و محتواي عالي و نغز خود راهنماي حق جويان و حقيقتطلبان است، بلكه در ارائهي حقايق آييني و معرفي راه و روش نيز راهنمايي بيبديل و بيهمتا است. يكي از روشهاي قرآن در اعطاي بصيرت و ايجاد بينش، مقايسهي دو سوي موضوعات است. آنگاه كه قرآن آگاهان را در برابر جاهلان قرار ميدهد و استفهام معرفتي ارائه مينمايد، همين شيوه از بصيرتآفريني را به كار ميگيرد: «هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون»(زمر، 9) همچنانكه با مقايسهي نابينا و بينا و اهل ايمان و عمل صالح با انسان بدكار «و ما يستوي الاعمي و البصير و الذين امنوا و عملوا الصالحات و لا المسئ» (غافر، 58) روشي ديگر جهت نيل به علم و معرفت را به آدميان ميآموزد و در پرتو تطابق و تناظر، حوزههاي ناگشودهي معرفت را به روي انسانها ميگشايد.
مطالعهي تطبيقي در كنار ديگر روشهاي مطالعه، از جايگاه ويژه و منحصر به فردي برخوردار است. روي آورد مستقيم در شناخت يك پديده و بررسي يك مسئله، محقق و مخاطب را از آگاهي نسبت به ابعاد متعدد موضوع محروم كرده و هر دو را به سطحينگري مبتلا مينمايد و در نهايت به از دست دادن فهم عميق ميانجامد وليكن مطالعهي مقايسهاي و تطبيقي، محقق و مخاطب را از حصرگرايي رها ساخته و ابعاد ناپيداي موضوع مورد نظر را در خلال مقايسه فرا روي وي ميگشايد.