استراتژی بازاریابی و شیوه مدیریت در شرکت کداک

دسته بندي : انسانی » مدیریت
مقدمه
دراین فایل مطالب بازاریابی ،به صورت تحلیلی درارتباط با برند کداک مورد بررسی قرار گرفته است .برندی که بیش از یک قرن یکه تاز دنیای عکس و فیلم بوده است. ولیکن به دلیل توجه توجه به تغییرات در بازار و ذائقه مشتریان و مهم تر این که به دلیل عدم تحلیل و آنالیزرقیب هوشمند خویش درکمتر از یک دهه مجبور به واگذاری سهم بازار به رقیب گشته و اعلام ورشکستگی نماید.
نویسنده با نگاه تحلیلی سعی برآن داشته که عوامل و مدل های تحلیل کسب وکار و اطلاعات کاملی از هر عامل و مدل را دراین مطالعه موردی و به صورت تحلیل کامل مورد بررسی قرار دهد و امید که مورد توجه و استفاده سروران ارجمند از هر صنفی و صنعت و یا قشری قرار گیرد اعم از :
-بازاریابان و مدیران محترم کسب وکارها
-مشاوران محترم بازاریابی و فروش
-اساتید ارجمند ودانشجویان گرامی
-بازارکنان بخش خصوصی و دولتی
-وسایز عزیزانی که به بازاریابی و مدیریت علاقمند هستند.
مدل هایی که در این فایل مورد تحلیل و بررسی ویژه قرار گرفته اند.
1-ماتریس تحلیل SWOT
2- ماتریس آنسوف
3-آمیخته بازاریابی
4- مارتیس PESTEL
5-مدل بازاریابی 5C MARKETING
6-ماتریس BCG
7-مدل 7اس مکنزی

داستان برند: کداک، پیش‌گام دنیای عکاسی و نماد شکست در برابر تحول دیجیتال
کداک نامی بزرگ در دنیای عکاسی محسوب می‌شود که نوآوری‌های متعددی را به این صنعت معرفی کرد، اما درنهایت، مغلوب انقلاب دیجیتال شد.
تبلیغات
کداک (با نام کامل Eastern Kodak Company) یک شرکت آمریکایی فعال در حوزه‌ی عکاسی است. این شرکت قدیمی پایه‌های خود را در سرزمین عکاسی بنا کرد و زمانی بزرگ‌ترین برند آن حوزه بود. مرکز مدیریتی کداک در راچستر نیویورک قرار دارد و مرکز اجرایی آن، در نیوجرسی واقع شده است.
کداک، امروز بیشتر با شکست در دنیای عکاسی و عقب ماندن از انقلاب دیجیتال شناخته می‌شود. درحالی‌که شرکت آمریکایی با وجود رخدادهای پیشین، هنوز در بسیاری از حوزه‌های فناوری فعالیت دارد. مواردی همچون خدمات حرفه‌ای برای کسب‌وکارها، انواع خدمات چاپ و ارتباطات گرافیکی، امروز توسط کداک عرضه می‌شوند. بخش‌های اصلی کسب‌وکار کنونی کداک، چاپ، خدمانت Inkjet مخصوص مسب‌وکارها، پرینت سه‌بعدی و بسته‌بندی مایکرو، نرم‌افزار و راهکارهای سازمانی و بخش محصولات مصرف‌کننده‌ها و فیلم است. شاید شاخص‌ترین محصول کنونی کداک و بخش معروف آن را بتوان فیلم‌های عکاسی نامید.
برند قدیمی دنیای عکاسی در سال‌های پایانی قرن بیستم، تلاش‌های ناموفقی در پیوستن به موج دیجیتال داشت. آن‌ها با وجود تولید انواع دوربین‌های دیجیتال در آن سال‌ها، توانایی رقابت با دیگر بازیگران صنعت را نداشتند و حتی در سال ۲۰۱۲، اعلام ورشکستگی کردند. به‌هرحال، تولید دوربین‌های دیجیتال از برنامه‌های شرکت اصلی کداک خارج شد و دوربین‌های آن برند امروز توسط شرکت JK Imaging تولید می‌شود.
تاریخچه‌ی تأسیس
داستان تولد برند کداک، به دهه‌های پایانی قرن بیستم و اختراعات بنیا‌ن‌گذار آن، جورج ایستمن باز می‌گردد. ایستمن یکی از اولین افرادی بود که صفحه‌های خشک پلاتینی را به‌عنوان راهکارهایی آسان و کاربردی به صنعت عکاسی معرفی کرد. تا پیش از آن، روش‌های خیس برای چاپ عکس‌ها رونق داشتند. او پس از اختراع و معرفی این روش جدید در سال ۱۸۷۸، در سال‌های بعد به بررسی راهکارهای تولید انبوه صفحات خشک پرداخت و با ساخت یک ماشین پوشش‌دهی امولسیون، تولید انبوه اختراع خود را شروع کرد.
نخستین فعالیت‌های جدی ایستمن برای تولید محصولات انقلابی‌اش در حیاط یک خانه‌ی اجاره‌ای در راچستر نیویورک انجام شد. شریک نخست او، یک دوست خانوادگی به‌نام هنری استرانگ بود که در سال ۱۸۸۱، شرکت Eastman Dry Plate را با هم تأسیس کردند. ایستمن که تا پیش از آن یک کارمند بانک بود، برای تمرکز کامل روی شرکت جدید، شغلش را رها کرد.
اولین محصول ایستمن،‌ صفحه‌ی خشک چاپ عکس
دو سال پس از تأسیس شرکت تولید صفحات خشک عکاسی، مرکز فعالیت آن به ساختمانی چهار طبقه در راچستر و خیابان ۳۴۳ نیویورک منتقل شد که امروز مرکز عملیات بین‌المللی کداک محسوب می‌شود. البته، ساختمان ۱۹ طبقه‌ی کنونی در محل ساختمان قدیمی ساخته شد. کمی پس از تأسیس و جابه‌جایی اولیه، فروش صفحات خشک سود بالایی را برای ایستمن و شریکش به‌همراه داشت که درنهایت به تأسیس شرکت بزرگ‌تری با ۱۴ سهام‌دار انجامید. نوآوری‌های بعدی شرکت ایستمن، کاغذ نگاتیو برای عکاسی و اختراع لوله‌ی مخصوص نگه‌داری آن‌ها بود.
فیلم‌های عکاسی، محصولی بود که نام ایستمن و شرکتش را بیش از هر مورد دیگر به شهرت رساند. آن‌ها نخستین فیلم عکاسی شفاف را به‌شکلی که امروز می‌شناسیم، در سال ۱۸۸۵ و با نام EASTMAN American Film معرفی کردند. به‌علاوه، نخستین دفتر عمده‌فروشی بین‌المللی شرکت نیز در همان سال در شهر لندن تأسیس شد.
انتخاب دانشمندان محقق، یکی از اقدامات قابل‌توجه ایستمن در شرکتش بود که نام او را در این حوزه، در زمره‌ی اولین‌ها قرار می‌داد. ایستمن محقق نخست خود را برای بررسی تجاری‌سازی فیلم‌های انعطاف‌پذیر شفاف استخدام کرد.
معرفی برند Kodak و نخستین دوربین عکاسی آن در سال ۱۸۸۸ انجام شد. پس از تولد برند کداک، دوربین عکاسی آن‌ها با شعار «شما دکمه را فشار دهید، ما سایر کارها را انجام می‌دهیم»، به بازار عرضه شد. عکاسی فوری، به آن شکلی که امروز می‌شناسیم، در آن سال و با معرفی دوربین کداک، مشهور شد. یک سال بعد، نخستین نمونه‌ی تجاری فیلم‌های عکاسی که توسط ایستمن و محقق شیمی شرکتش تولید شده بود، به بازار عرضه شد. محصول شرکت کداک، این امکان را برای توماس ادیسون فراهم کرد که دوربین فیلم‌برداری را در سال ۱۸۹۱ اختراع کند.
اولین آزمایشگاه شیمی شرکت
نوآوری بعدی کداک در صنعت عکاسی، معرفی دوربین‌هایی با قابلیت جابه‌جایی فیلم دوربین در نور روز بود. در همان زمان، شرکت تصمیم گرفت تا فعالیت‌های تولید فیلم و کاغذ عکاسی خود را به مرکز جدید به‌نام Kodak Park در راچستر منتقل کند. به‌علاوه، نخستین مرکز تولیدی خارج از آمریکا نیز در هارو انگستان تأسیس شد.
گسترش فعالیت و حوزه‌های جدید کاری
سال‌های پایانی قرن نوزده میلادی، با نوآوری‌های متعددی در حوزه‌ی عکس‌برداری و فیلم‌برداری همراه بود. در سال ۱۸۹۵، دوربین مشهور کداک با نام Pocket KODAK معرفی شد که از فیلم‌های رول‌شده استفاده می‌کرد و دورانی تازه در عکس‌برداری به‌وجود آورد. در آن زمان، کشف تصویربرداری اشعه‌ی X، نقطه‌ی عطف قابل‌توجه دنیای تصویربرداری بود. یک سال پس از کشف بزرگ، ایستمن و شرکتش قراردادی مهم برای تأمین کاعذ و صفحه‌های چاپ تصویربرداری اشعه‌ی ایکس، امضا کردند. در همان زمان، ورود به صنعت فیلم‌سازی نیز به‌صورت جدی و با تولید فیلم‌های مخصوص فیلم‌برداری انجام شد.
تبلیغ دوربین جیبی کداک
علاوه‌بر نوآوری‌های فنی، اقدامات انقلابی کداک برای تحقیق و توسعه و نوآوری در داخل شرکت نیز با قدرت انجام می‌شد. سیستم پیشنهاددهی کداک در سال ۱۸۹۸ راه‌اندازی شد که به کارمندان پیشنهاددهنده‌ی ایده‌های جدید، جوایز نقدی اهدا می‌کرد.
کشورهای فرانسه و کانادا، مقاصد بعدی کداک بودند که دفاتر مستقل شرکت، در آن‌ها تأسیس شد. در همان سال‌ها، ایستمن به‌پاس قدردانی از عملکرد فوق‌العاده‌ی کارمندان، جوایز نقدی را از پس‌انداز و درآمد شخصی خود به آن‌ها اهدا کرد. از آخرین نوآوری‌های قرن نوزدهم کداک نیز می‌توان به روش تولید فیلم عکاسی با چرخ اشاره کرد که ساخت فیلم‌ها روی میزهای بسیار بزرگ را منسوخ کرد.
یکی از مشهورترین محصولات کداک در دنیای عکاسی، دوربین‌های برند BROWNIE بودند که با قیمت یک دلار و رول فیلم ۱۵ سنتی فروخته می‌شدند. با معرفی دوربین‌های براونی در سال ۱۹۰۰، عکاسی برای نخستین‌بار به هنر و فعالیتی در دسترس تمامی اقشار جامعه تبدیل شد.
تغییرات زیرساختی و مدیریتی کداک، مانند هر شرکت درحال‌توسعه‌ی دیگر در سال‌های ابتدایی قرن بیستم انجام شد. شعبه‌ی نیوجرسی در سال ۱۹۰۱ تأسیس شد و در پی آن، ایستمن به‌عنوان مدیر آن شعبه و شریکش هنرس استرانگ به‌عنوان مدیر واحد نیویورک مشغول به‌کار شدند. شعبه‌ی نیوجرسی به‌نوعی هلدینگی برای نظارت بر شعبه‌های مختلف کداک بود و امروز نیز، شرکت اصلی کداک محسوب می‌شود.
محصول بعدی که نوآوری کداک را در دنیای عکاسی اثبات کرده و فرایند را برای عکاسان آماتور آسان‌تر کرد، KODAK Developing Machine بود که به‌نوعی امکان پردازش فیلم‌ها بدون نیاز به اتاق تاریک را برای مردم به‌همراه داشت. محصول بعدی، استانداردی شد که به‌مدت ۳۰ سال در دنیای عکاسی آماتور، طرفدار داشت. KODAK Non-Curling Film نام این محصول بود و شرکت آمریکایی را بیش‌ از پیش در ذهن علاقه‌مندان به عکاسی ماندگار کرد.
تولید فیلم‌های ایمن‌تر و مقاوم دربرابر اشتعال برای عکاسی، تأسیس مرکز تولید در استرالیا و گسترش فعالیت‌های تحقیق و توسعه، از اقدامات مهم کداک در دهه‌ی اول و دوم قرن بیستم بودند. بیمه‌ی مسئولیت و حوادث کارمندان و اعطای سهم از سود به آن‌ها، اقدامات مهم کداک در حوزه‌ی منابع انسانی بودند که امروز به استانداردهایی در صنعت تبدیل شده‌اند. در بخش تحقیق و توسعه، ایستمن با استخدام محقق بریتانیایی، دکتر سی ای کنث میس، یکی از اولین مراکز تحقیق صنعتی را در آمریکا تأسیس کرد.
فیلم‌های عکاسی رنگی Kodacolor
با شروع جنگ جهانی اول، کداک نیز از فرصت ایجاد شده برای عرضه‌ی محصولات کاربردی استفاده کرد و سود خوبی از آن‌ها به‌دست آورد. در قدم اول، دوربین‌های تصویربرداری هوایی تولید شدند و مهارت استفاده از آن‌ها تیز به نیروهای نظامی آمریکا آموزش داده شد. به‌علاوه، پوشش‌دهی استات سلولز روی بال‌های هواپیمای نیروی دریایی آمریکا و همچنین شیشه‌های نشکن برای ماسک‌های گاز، توسط کداک عرضه شد.
حضور در صنعت فیلم‌سازی، با معرفی محصولات جدید و کمک به علاقه‌مندان آماتور آن، با جدیت در دهه‌ی دوم قرن نوزده ادامه پیدا کرد. معرفی فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری باکیفیت بر پایه‌ی استات سلولز، نخستین دوربین فیلم‌برداری با نام CINE-KODAK و پروژکتور KODASCOPE، قدم‌های بزرگ شرکت در آن زمان بودند. درنتیجه، با افزایش سریع محبوبیت فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری، شبکه‌ای عظیم از لابراتوارهای کداک برای پردازش فیلم‌ها، در سرتاسر جهان تأسیس شد. در سال ۱۹۲۷، تعداد کارمندان کداک به بیش از ۲۰ هزار نفر در سرتاسر جهان رسید.
محصولات بعدی کداک در دنیای ضبط و پخش محتوای عکس و فیلم، در خلال دهه‌ی ۱۹۳۰ به بازار معرفی شدند. KODACHROME، نخستین فیلم رنگی موفق بود که با تمرکز بر بازار آماتورها معرفی شد. در ابتدا، این محصول به‌صورت ۱۶ میلی‌متری برای فیلم‌های سینمایی، ۳۵ میلی‌متری برای اسلاید و ۸ میلی‌متری برای فیلم‌برداری خانگی در دسترس بود. پس از معرفی فیلم مخصوص نیز، دوربین فیلم‌برداری خانگی با نام CINE-KODAK از راه رسید. یک سال بعد، اولین پروژکتور کداک، با قابلیت پخش فیلم صدادار ۱۶ میلی‌متری، با نام Sound KODASCOPE Special Projector در اختیار کاربران قرار گرفت.
نخستین پروژکتور اسلاید کداک، در سال ۱۹۳۷ و با نام KODASLIDE از راه رسید. نوآوری بعدی، دوربین کداک با کنترل اکسپوژر فتوالکتریک داخلی بود که به‌نام Super KODAK Six-20 عرضه شد. کداک در سال‌های بعد تجربه‌های متعددی را نیز در حوزه‌ی نمایش انجام داد. یکی از ماندگارترین و مشهورترین محصولات در این حوزه، نمایشگرهای غول‌آسای Kodak Colorama بودند که نخستین نمونه از آن‌ها در سال ۱۹۵۰ با ابعاد حدود ۵.۵ در ۱۸ متر، در Grand Central Station در نیویورک نصب شد. این صفحه‌نمایش بزرگ تا پایان فعالیت در سال ۱۹۸۹، در هر روز کاری میزبان ۶۵۰ هزار رهگذر و توریست بود و تا سال‌ها، صفحه‌ی اول روزنامه‌ها را به خود اختصاص می‌داد.
در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، توسعه‌ی محصولات براونی با قدرت بیشتر ادامه پیدا کرد. دوربین فیلم‌برداری ۸ میلی‌متری، پروژکتور و دوربین Turret، محصولاتی بودند که تحت برند براونی تولید شدند. یکی از موفق‌ترین محصولات براونی در آن سال‌ها، Starmatic بود که درنهایت در ۷ مدل عرضه شد و بیش از ۱۰ میلیون عدد از آن در ۵ سال به فروش رفت. تا سال ۱۹۵۵، تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان به ۷۴ هزار نفر رسیده بود.
شاید باور این حقیقت که کداک، نخستین دوربین دیجیتال، یا همان قاتل برند خود را اختراع کرده باشد، کمی دشوار به‌نظر برسد. شرکت آمریکایی در سال ۱۹۷۵، نمونه‌ی آزمایشی نخست دوربین دیجیتال را با رزولوشن ۰.۰۱ مگاپیکسل معرفی کرد. دیگر اختراع بزرگ کداک در آن سال‌ها که پیشرفت بزرگی در دنیای فناوری محسوب می‌شد، Kodak Ektaprint 100 بود که فناوری کپی را به سطح جدیدی رساند. بلافاصله پس از عرضه، تحسین بازار از کیفیت بالای محصول کداک و راحتی استفاده از آن، شروع شد.
اولین دوربین دیجیتال تاریخ در کنار فرزندان
کداک درکنار تولید تجهیزات عکس‌برداری و فیلم‌برداری، در صنایع دیگر نیز فعالیت خود را گسترش داد. یکی از زیرمجموعه‌های مهم که در صنایع دیگر فعال بود، زیرمجموعه‌ی صنایع شیمیایی نام داشت. این بخش کداک، علاوه‌بر تولید مواد و تجهیزات اولیه برای محصولات خود شرکت، در صنایع دیگر نیز محصولاتی را عرضه می‌کرد. به‌عنوان مثال، در سال ۱۹۷۸، پلی‌استر ترموپلاستیک را برای تولید شیشه‌های نوشیدنی به بازار معرفی کرد.
تجهیزات پزشکی، صنعت دیگری بود که کداک از سال‌های قدیم و با تولید و عرضه‌ی محصولات اختصاصی برای تشخیص بیماری‌ها در آن حضور داشت. پس از موفقیت‌های متعدد در بحث تصویربرداری پزشکی، در جشن ۱۰۰ سالگی شرکت، ورود به بازار تشخیص بیماری‌های پزشکی، با معرفی دستگاه آزمایش سرم خون به ‌نام ECTACHEM 400، رسانه‌ای شد.
نوآوری‌های کداک در عصر دیجیتال و سال‌های اوج‌گیری فناوری‌ها، به‌قدری زیاد و قابل‌توجه بود که در نگاه کلی، نمی‌توان شکست آن‌ها در صنعت و خارج شدن از رقابت را باور کرد. در سال ۱۹۸۴، ورود جدی‌تر شرکت به بازار ویدئو با معرفی Kodavision Series 2000 در بخش فیلم‌برداری ۸ میلی‌متری و KODAK Videotape Cassetes در بخش ۸ میلی‌متری، بتا و VHS انجام شد. حرکت مهم‌تر آن سال‌ها، حضور جدی‌تر در بازار کامپیوتر بود که با عرضه‌ی دیسک‌های فلاپی برای کامپیوترهای شخصی، اجرا شد.
ایستمن در کنار توماس ادیسون
صنعت نرم‌افزار و خدمات مرتبط با آن هم در سال‌های پایانی قرن بیستم شاهد حضور کداک بود. دو سیستم مدیریت تصویر با نام‌های KODAK EKTAPRINT Electronic System یا KEEPS و KODAK Information Management System یا KIMS در سال ۱۹۸۵ معرفی شدند.
چالش‌های رقابتی و شروع روند سقوط
باوجود تمام تلاش‌هایی که کداک برای حضوری جدی در موج دیجیتالی شدن انجام می‌داد، رقابت و چالش‌های متعدد توسعه، این شرکت را تهدید می‌کرد. بسیاری از شرکت‌های کوچک و بزرگ دنیای عکاسی، فیلم‌برداری و حتی کامپیوتر، کداک را هدف شکایت‌های متعدد ضد تراست قرار دادند. اتهام کداک در آن شکایت‌ها، انحصاری کردن تولیدات در صنعت عکاسی بود.
علاوه‌بر تهدیدهای قانونی، برخی توسعه‌ها و ورود به حوزه‌های رقابتی سنگین، هزینه‌های فراوانی را برای برند کداک به‌همراه داشت. آن‌ها با معرفی Ektaprint 100 به‌صورت جدی به رقابت با غول‌های آن زمان صنعت یعنی زیراکس و IBM وارد شدند. رقابت بزرگ دیگر،‌ با معرفی دوربین چاپ سریع دربرابر شرکت قدیمی Polaroid Corporation انجام شد که درنهایت به شکست در آن بازار انجامید.
صنعت تولید کاغذ عکاسی، تا سال‌ها تحت سلطه‌ی کداک بود. در دهه‌های پایانی قرن بیستم، شرکت‌های متعدد آسیایی و آمریکایی با ورود به این بازار و عرضه‌ی محصولات ارزان‌تر، تهدیدی جدی برای آن‌ها ایجاد کردند. از رقبای جدی کداک در این صنعت می‌توان به فوجی فیلم و 3M اشاره کرد. به‌هرحال کداک نیز تلاش کرد تا با کاهش قیمت‌ها رقابت را به سوی خود بازگرداند که کاهش سود و علاقه‌مندی سهام‌داران را در پی داشت. در ادامه، در المیپک تابستانی ۱۹۸۴، فوجی فیلم توانست به سلطه‌ی کداک در عرضه‌ی فیلم رسمی مراسم پایان دهد که ضربه‌ی بزرگی به بدنه‌ی کداک زد.
تبلیغ دوربین تاشو کداک با قابلیت تعویض فیلم در روز
به‌هرحال باوجود تمام چالش‌ها در بخش عکاسی و کاهش فروش آن خصوصا در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۹۷۰، کداک در حوزه‌های دیگر همچون مواد شیمیایی، خدمات مخصوص تجاری و چاپ حرفه‌ای عکس، درآمد مناسبی داشت و شکست‌های دیگر را جبران کرد.
فرایندهای خرید و ادغام، در کداک هم مانند بسیاری از کسب‌وکارهای بزرگ صنعت در جریان بود. یکی از خریدهای مهم، در سال ۱۹۸۱ و با هدف ورود هرچه قوی‌تر به صنعت الکترونیک انجام شد. شرکت Atex که در آن زمان پیش‌گام بازار سیستم‌های الکترونیک ویرایش متن بود، در آن سال توسط کداک خریداری شد. مشکل اصلی کداک در این خرید و بسیاری موارد دیگر، سرعت پایین توسعه‌ی محصولات و فرایندها بود که درنهایت، به شکست Atex در حوزه‌ی مذکور انجامید.
کداک از زمان تأسیس به شرکتی با پشتیبانی عالی از کارمندان مشهور بود. لقب آن‌ها به‌خاطر همین رفتار صحیح با کارمندان، Great Yellow Father بود. درواقع جورج ایستمن اعتقاد داشت پیشرفت و موفقیت یک شرکت لزوما به دستاوردهای فنی آن وابسته نیست، بلکه حسن نیت و وفاداری کارمندان، موجب پیروزی‌های بزرگ خواهد شد. درنتیجه‌ی همان سیاست‌ها، سوددهی شرکت همیشه بالاتر از میانگین بود، اخلاقیات در شرکت جریان داشت و کارمندان هیچ‌گاه نیازی به تشکیل اتحادیه یا اعتراض و انتقاد نداشتند.
در سال ۱۹۸۳، چالش‌ها به بخش نیروی انسانی کداک نیز وارد شد. آن‌ها مجبور شدند ۵ درصد از نیروی انسانی خود را به‌منظور کاهش هزینه‌ها، تعدیل کنند. درواقع، فشارهای رقابتی از طرف شرکت‌های ژاپنی و داخلی و همچنین چالش‌های بین‌المللی اقتصادی که موجب کاهش تقاضا برای محصولات می‌شد، همگی توجیهی بر کاهش تعداد نیروی انسانی شد.
به‌هر‌حال در سال‌های اوج چالش و رقابت برای کداک، مدیران در پی بهبود تنوع محصولات و ورود به بازارهای جدید نیز بودند. آن‌ها صنعت الکترونیک و محتوای ویدئویی را اهداف اصلی خود می‌دانستند و درصدد تولید محصولاتی در آن حوزه‌ها بودند. منتهی محصولات کداک در آن سال‌ها یا کیفیت لازم را نداشتند یا با عرضه‌ی دیرهنگام، بازار را به‌نوعی به رقبا واگذار کرده بودند.
به‌هرحال تلاش‌ها برای ورود به بازارهای جدید ادامه داشت و حتی کداک، واحدی اختصاصی برای بخش الکترونیک تأسیس کرد. واحد جدید متشکل از زیرمجموعه‌ی شرکتی به‌نام Spin Physics، یک آزمایشگاه تحقیقاتی حالت جامد و مرکز تولیدی برای ساخت مدارهای مجتمع بود. البته، اکثر محصولات کداک در شاخه‌ی الکترونیک در سال‌های بعد، از همکاری یا خرید شرکت‌های دیگر تولید می‌شدند. به‌عنوان مثال نخستین محصول الکترونیکی آن‌ها که یک دوربین ویدئویی بود، با همکاری ماتسوشیتا الکترونیک، یک شرکت ژاپنی، انجام شد. چنین حرکتی، برای کداک که همیشه تمام جزییات محصولات را خودش آماده می‌کرد، یک عقب‌گرد بود.
تجهیزات حرفه‌ای کنونی کداک در صنعت چاپ
در سال‌های بعد، تغییرات ساختاری و تلاش برای حفظ موقعیت کنونی کداک، ادامه پیدا کرد. آن‌ها که در آستانه‌ی دهه‌ی ۱۹۹۰، چهار بخش عکاسی، اطلاعات، سلامت و شیمی داشتند، بخش‌های عکاسی و اطلاعات را در مجموعه‌ای به‌نام تصویربرداری ادغام کردند. از آن زمان، مسئولیت کاهش هزینه و بهینه‌سازی تولید و فروش، به‌صورت اختصاصی به مدیران هر زیرمجموعه، ابلاغ شد.
زیرمجموعه‌ی تصویربرداری کداک، روی کسب‌وکار اصلی شرکت تمرکز داشت و بزرگ‌ترین واحد عملیاتی محسوب می‌شد. با افزایش رقابت در این بازار و افزایش سرعت ارائه‌ی اختراع‌ها و نوآوری‌های متعدد در آن، کداک نیز بیش‌ازپیش به حفظ موقعیت خود پایبند می‌شد. صنعت تصویربرداری و چاپ عکس‌ها و ماشین‌آلات وابسته به آن همچون دستگاه‌های کپی، پرینترهای کامپیوتری و نرم‌افزار، حوزه‌ی تمرکز زیرمجموعه‌‌ی تصویربرداری بودند.
کداک برای حضور جدی‌تر در بازار دیجیتال، محصولات نوآورانه‌ی متعددی را نیز به بازار عرضه کرد. یکی از این محصولات، دوربین عکاسی بود که قابلیت ذخیره‌ی تصاویر روی CD را داشت. چنین نوآوری‌هایی به‌همراه محصولات دیگر، جایگاه کداک را به‌عنوان پیش‌گام جهانی در تصویربرداری الکترونیک، حفظ کرد.
ایستگاه‌های چاپ سریع عکس کداک
باوجود تمام تلاش‌ها، کداک در سال‌های پایانی قرن بیستم به‌نقل از یکی از کارشناسان اقتصادی آن سال‌ها، یکی از بروکراتیک‌ترین، کم‌بازده‌ترین، ایزوله‌ترین، کندترین و البته دوست‌داشتنی‌ترین شرکت‌های آمریکا بود. به‌هرحال، آن‌ها توانایی رقابت جدی با بازیگران دیگر را نداشتند و یکی از دلایل آن، ترس از ورود به دنیای دیجیتال و از دست دادن بازار فیلم‌های عکاسی بود. البته، صنایع دیگر آن‌ها نیز مانند محصولات شیمیایی و درمانی نیز با مدیریت ضعیف، تأثیر زیادی بر بازار نداشتند.
جورج فیشر، اولین مدیرعاملی بود که از بیرون از کداک، در سال ۱۹۹۳ از موتورولا به این شرکت پیوست. او پس از اصرار هیئت‌مدیره بر اخراج مدیرعامل پیشین، برای تغییر مسیر و بهبود فرایندها وارد کداک شد و در نخستین فرصت، تغییر تمرکز به حوزه‌ی تصویربرداری را شروع کرد. یکی از اقدامات مهم او، فروش تعداد زیادی از زیرمجموعه‌های غیرتصویربرداری شرکت بود که بدهی آن‌ها را به‌مقدار قابل‌توجهی کاهش داد.
مدیرعامل جدید کداک برخلاف مدیران قبلی اعتقاد داشت ورود به دنیای دیجیتال نه‌تنها تهدیدی برای آن‌ها نیست، بلکه فرصتی عالی برای افزایش سلطه بر بازار خواهد بود.
استراتژی جدید و وضعیت کنونی برند کداک
اگرچه فیشر تصمیمی جدی برای تمرکز بر بازار دیجیتال داشت، باز هم سرعت تغییر در کداک پایین بود. درواقع مدیران هنوز تصور دنیایی بدون دوربین‌های سنتی و فیلم عکاسی را نداشتند. درمقابل، مصرف‌کننده‌ها به‌سرعت از محصولات رقبایی همچون سونی برای تصویربرداری دیجیتال استقبال می‌کردند.
به‌هرحال فیشر هم پس از مدتی کداک را ترک کرد و دنیل کارپ، به‌عنوان مدیرعامل جدید آن استخدام شد. او سرعت ورود به دنیای دیجیتال را افزایش داد و با معرفی خانواده‌ی دوربین‌های این صنعت با نام EasyShare، سعی در حضور جدی‌تر در بازار داشت. در آن زمان، مطالعات جدی روی رفتارها و نیازهای کاربران نیز انجام شد و محصولات متنوعی همچون پرینترهای عکس سریع و قابل حمل، به بازار عرضه شد. به‌هرحال استراتژی‌ها تاحدودی مثبت بود.رقابت از سوی برندهای آسیایی و محصولات ارزان‌قیمت آن‌ها، هنوز هم چالشی بزرگ برای کداک بود. آن‌ها تا سال ۲۰۰۷ به رتبه‌ی چهارم بازار دوربین‌های دیجیتال در آمریکا سقوط کردند و تنها ۹.۶ درصد از بازار را در اختیار داشتند. تا سال ۲۰۱۰، این رتبه به هفتم رسید.

یکی از آخرین تلاش‌های کداک برای باقی‌ماندن در دنیای دوربین‌های دیجیتال
سقوط شدید کداک در بازار، مدیران را مجبور به جابه‌جایی‌های مهم‌تر و تغییر استراتژی کرد. مدیرعامل جدید آنتونیو پرز تصمیم گرفت تا برخلاف استراتژی همیشگی کداک مبنی بر انجام تمامی فعالیت‌ها در داخل شرکت، برخی از موارد را برون‌سپاری کند. او کارخانه‌های تولید فیلم را تعطیل کرد که در نتیجه‌ی آن، ۲۷ هزار نفر شغل خود را از دست دادند.

بازار هدف جدیدی که پرز برای کداک ترسیم کرده بود، تمرکز زیادی بر پرینترهای دیجیتال و دستگاه‌های خانگی داشت. پرینترهای رنگی با فناوری Inkjet، برگ برنده‌ی کداک در دهه‌ی ۲۰۱۰ تصور می‌شدند که البته، آن‌ها هم پس از مدتی با کاهش در فروش مواجه شده و شرکت را مجبور به خروج کردند. تا سال ۲۰۱۱، نقدینگی شرکت از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱، به ۹۵۷ میلیون دلار رسیده بود و کداک، ورشکستگی را بیش از همیشه در نزدیکی خود حس می‌کرد.
سرانجام در ۱۹ ژانویه‌ی سال ۲۰۱۲، برند قدیمی کداک به‌صورت رسمی و طبق فصل ۱۱ کد قانون اساسی ایالات متحده‌ی آمریکا، اعلام ورشکستگی کرد. این اعلام، به شرکت مهلت داد تا سال ۲۰۱۳، طرحی جدید برای بازگشت به فعالیت درآمدزا آماده کند. از آن زمان تمرکز اصلی کداک به‌جای عکاسی و تصویربرداری، در حوزه‌هایی همچون خدمات چاپ سازمانی، نرم‌افزار، پشتیبانی فنی، تولید فیلم‌های سینمایی و موارد مشابه است.
برند پیش‌گام دنیای عکاسی در سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی داشت تا بار دیگر خود را به‌عنوان نام معتبر تصویربرداری بر سر زبان‌ها بیندازد. حتی تلاش‌هایی برای تولید گوشی‌های هوشمند متمرکز بر عکس‌برداری و تولید دوربین‌های حرفه‌ای اکشن هم انجام شد که به موفقیت آن‌چنانی نیانجامید.
در سال ۲۰۱۴، جف کلارک جایگزین آنتونیو پرز در پست مدیرعاملی شد و تا به امروز در این پست فعالیت می‌کند. تعداد کارمندان کداک در سرتاسر جهان، حدود ۵۸۰۰ نفر گزارش می‌شود که نسبت به دوران اوج آن‌ها، یک سقوط واقعی است. به‌علاوه، آمارهای درآمدی، سود شرکت را در حدود ۲ میلیون دلار نشان می‌دهد که برای برندی با این سابقه، چیزی نزدیک به فاجعه به‌حساب می‌آید.
ایستمن کداک (به انگلیسی: Eastman Kodak ) یک شرکت چند ملیتی سازندهٔ تجهیزات، مواد خام و خدمات عکاسی است که دفتر مرکزی آن در شهر روچستر در ایالت نیویورک ایالات متحده واقع شده و توسط جورج ایستمن در سال ۱۸۹۲ تأسیس شد.

بررسی شیوه های مدیریتی کمپانی کُداک / شما تنها دکمه را فشار دهید، باقی کار با ما
کمپانی Eastman Kodak Company که به طور معمول با نام Kodak شــناخته می شــود، یک شرکت آمریکایی تولید کننده دوربین ها و خدمات مربوط به صنعت عکاسی است و دفتر اصلی این شرکت در شهر نیویورک واقع شده. این شرکت در سال 1888 و توسط George Eastman و Henry A. Strong تاسیس شد.
کداک یکی از قدیمی ترین و مشهور ترین تولید کنندگان تجهیزات عکاسی و مخترع دوربین های دستی ابتدایی بوده است. نخستین تصویر ثبت شده از فرود انسان روی کره ماه، توسط یکی از دوربین های این شرکت گرفته شده است.

بررسی و مطالعه این کمپانی نشان می دهد که این شرکت چطور توانسته از طریق تحقیق و تولید سیستم عکاسی براساس نیاز مصرف کنندگان به یکی از برترین های این صنعت تبدیل شود. سازمان های هوشمند از طریق تحقیق بازار و به کارگیری فناوری های روز، محصولاتی تولید خواهند کرد که رضایت مشتریان را جلب کنند.
تغییرات سریع
نیاز هـــا و تقاضـــای مصرف کنندگان دائما در حال تغییر است. امروزه در مقایسه با گذشته، نیاز مشتریان پیچیده تر شده است. برای مثال، آنها رایانه های با عملکرد بالا تر، خودرو هایی پر سرعت تر و مطمئن تر و گوشی های تلفن با قابلیت های بیشتر می خواهند. در همین حال، پیشرفت فناوری حاکی از آن است که کالا ها و خدمات دیروز، به سرعت در حال کهنه شدن هستند.
سازمان ها باید تمرکز خود را متوجه این تغییرات کنند. به عنوان مثال، امروزه برخی تولید کنندگان کفش های ورزشی، کفش هایی تولید می کنند که سبک بوده و در عین حال، حالت ارتجاعی بیشتری داشته باشند، از طرف دیگر، تولیدکنند گان رایانه، رایانه های جدیدی ساخته اند که حافظه و قدرت پردازش بیشتری دارند.
اینها نمونه هایی از پیشرفت فناوری بودند و بخش بازاریابی، مسئولیت بررسی تغییرات مربوط به این حوزه را بر عهده دارد، تا به این ترتیب سازمان ها بتوانند با تصمیم گیری های به موقع و همزمان با به روز شدن فناوری، تغییرات لازم را اعمال کنند.
تقاضای مشتریان
این امکان وجود دارد که تقاضای مشتریان را از طریق رفتار های روزانه آنها مشخص کرد و بسیاری از شرکت های مشهور از همین شیوه برای گسترش کسب و کار خود بهره برده اند. مثلا با تماشای مسابقات فوتبال در روز های گرم تابستان مشخص شد که بازار فروش نوشیدنی های خنک در حین تماشای مسابقات بسیار پر رنق خواهد بود.
با این حال، در جامعه امروز ما، با وجود بازار فروش پیچیده ای که دارد، مصرف کنندگان به دنبال محصولاتی هستند که تعداد بیشتری از نیاز های آنها را پوشش دهد. به عنوان مثال مصرف کننده با خرید یک دوربین عکاسی تنها به دنبال گرفتن عکس نیست، بلکه کیفیت عکس، حمل آسان دوربین، قدرت فوکوس بالای دوربین از جمله گزینه های مورد نیاز او است. به این ترتیب، مصرف کننده در یک دوربین، به دنبال مجموعه ای از قابلیت هاست.
بنابراین کمپانی Kodak چگونه توانسته به تقاضای مشتریانش پاسخگو باشد؟ پیش از اینکه نگاهی به محصولات تولیدی این شرکت بیندازیم، لازم است ابتدا فرهنگ سازمانی کُداک را مورد بررسی قرار دهیم. برای موفقیت در جایگاه بازار، یک سازمان باید فرهنگ خود را بر مبنای بازاریابی قرار دهد. پیشبرد فرهنگ یک سازمان، چشم انداز و بیان ماموریت آن است. با مطالعه و تحلیل این موضوع می توان درک کرد که چرا کداک توانسته در زمینه خدمات به مشتریان موفق عمل کند.
دیدگاه
دیدگاه شرکت کداک به این ترتیب است که «میراث ما پا برجاست و هدف ما، نخستین بودن در دنیاست.» این رویکرد در کمپانی کداک، اتفاق تازه ای نیست، اما هدفی است که این شرکت به تازگی آن را جزو اولویت های خود قرار داده است. امروزه فرهنگ سازمانی کداک، با قرار دادن جلب رضایت مصرف کنندگان به عنوان هدف اصلی خود، قصد دارد به بهترین ها دست پیدا کند و از این طریق، به پیشروی این صنعت تبدیل شود. طی چند سال، کداک در حوزه تغییرات مربوط به دوربین های عکاسی، همیشه حرف اول را زده. این کمپانی درک کرده که محصولات، طول عمر محدودی دارند و لازم است که گهگاه محصولات جدید با قابلیت های بیشتر به بازار این صنعت معرفی شوند.
تحقیق و بررسی
سال ها تحقیق و بررسی و پیشرفت های چشمگیر فناوری، منجر به ساخت ساده ترین و هوشمند ترین سیستم عکاسی توسط کداک شده است. محققان این کمپانی متوجه شدند کــه مصرف کننـــدگان خواهان قابلیتی برای تغییر فرمت عکس ها هستند. وجود فرمت ها بیشتر به مصرف کنندگان این امکان را می داد که کنترل بیشتری روی عکس ها داشته باشند و خلاقانه تر عمل کنند.
در این بین، تاریخ و مکان عکس های گرفته شده بعد از گذشت مدتی ناخوانا می شد. بنابراین کداک متوجه شد که این مسئله یکی دیگر از مشکلات مصرف کنندگان دوربین های عکاسی است و این مشکل باعث می شد که مصرف کنندگان نتوانند نگاتیو مورد نیاز خود را برای چاپ دوباره پیدا کنند. تحقیقات نشان داد که تنها 2درصد از عکس ها، دوباره چاپ شده اند. همین نقص باعث شد که علاقه مصرف کنندگان به عکاسی و به اشتراک گذاری عکس ها کاهش پیدا کند.
بنابراین، اطلاعات مربوط به تحقیق بازار، به کمپانی کداک این فرصت کلیدی را دارد تا نیاز ها و خواسته های مشتریان خود را پیدا کند. درنتیجه کداک با در نظر گرفت نیاز مشتریان و تولید محصولاتی مطابق با خواسته آنها، قادر بود رضایت مشتریان را جلب کند. همین امر، منجر به توسعه محصول این شرکت و ساخت سیستم پیشرفته عکاسی شد که شامل فیلم ها، دوربین های عکاسی و فناوری های های نوآورانه در این زمینه بود.
تمرکز روی مشتری
طبق ماموریت و چشم انداز این کمپانی، کداک هر یک از بخش های مربوط به سیستم عکاسی خود را، براساس نیاز مصرف کننده ساخته است. این شرکت با ایجاد ارتباط با مصرف کنندگان خود، بهترین دوربین هایش را تولید کرده است. آنها به جای تهیه نمونه های اولیه دوربین ها، از جعبه های خالی چوبی استفاده کرده و داخل آنها پنل های LCD و فناوری منظره یاب نصب کردند.
این اقدام، آنها را به طراحی دوربین های جدیدی هدایت کرد که کاملا با مدل های قدیمی متفاوت بود. سیستم پیشرفته عکاسی کداک، مورد تایید مصرف کنندگان سراسر دنیا قرار گرفته است. این شرکت با بررسی محصولات خود در 11 کشور مختلف، بازخورد های مثبتی دریافت کرده است.
ایجاد سازش
مشکل بزرگی که کمپانی های رایانه ای در طول 20سال گذشته با آن مواجه هستند، عدم سازگاری است. شرکت های رقیب، نرم افزار ها و سخت افزار های خاص خود را طراحی می کنند تا از این طریق، سهم مشخصی از کل بازار را نصیب خود کنند. با این حال، آنها با این کار، سهم بازار خود را محدود می کنند. اخیرا این شرکت ها، متوجه خطای خود شده و در پی ایجاد سیستم سازشی هستند.
برای جلوگیری از این اتفاق، کداک ایجاد سازگاری در سیستم های عکاسی خود را در دستور کار قرار داد. در سال 1991، تیمی پنج نفره از پیشرو های صنعت عکاسی را برای پیشبرد سیستم جدید عکاسی به کار گرفت که گفته می شود باعث ایجاد رقابت در تاریخ صنعت شد. نمونه آن، معرفی دوربین Brownie، در سال های ابتدایی قرن بیستم میلادی بود.
نتیجه گیری
در اوایل دهه 90 میلادی کداک ابداع کننده جامع ترین سیستم بین المللی بررسی مصرف کنندگان بود. توسعه سیستم پیشرفته عکاسی، نتیجه مستقیم توجه دقیق به نیاز مصرف کنندگان دوربین های عکاسی است. این شرکت با پیدا کردن کمبود های موجود در صنعت عکاسی و مزایا و فوایدی که می شد از طریق آنها به دست آورد، این سیستم پیشرفته را ابداع کرد.
خطای استراتژیک در تحلیل روندهای بازار چه بر سر کداک آورد؟
اگر از علاقمندان عکاسی باشید نام کداک برای شما بسیار آشناست. برای سال‌های متمادی حتی در ایران خودمان مشابه بسیاری از نقاط دیگر دنیا، برند کداک آنقدر گسترده شده بود که بعضا با خود عکاسی مترادف شده بود. در اواخر دهه 90 میلادی تقریبا تمامی عکس‌های دنیا بر روی فیلم‌های کداک گرفته می‌شد.
اما انقلاب دیجیتال ورق را برگرداند به طوری که تعداد دوربین‌های دیجیتال از 4.5 میلیون در سال 2000 به 28.3 در سال 2007 رسید.
اگر چه اندکی واقع‌بینی و دیدگاه استراتژیک می‌توانست این تغییر روند در بازار را پیش‌بینی کرده و از آن استفاده نماید اما خودبینی بیش از حد در عدم توجه یا جدی نگرفتن تغییر در حجم بازار، موجب شکستی بزرگ برای این برند بزرگ شد.
در حقیقت تلاش برای سنجش اندازه بازار علاوه بر یاری رساندن در تعیین حجم ظرفیت موجود و برنامه‌ریزی برای تصاحب سهم بیشتر از این فرصت، تصویری شفاف‌تر از روندهای موجود در بازار را نیز در اختیار شما خواهد گذاشت.
بازاریابی تهاجمی Kodak برای دفاع از سهم بازار خود
حفاظت از سهم بازار فعلی خود در مقابل حملات احتمالی رقیب باید دائمأ در نظر شرکتها باشد. شرکتها باید در توسعه محصول جدید و ارائه خدمات جدید و بهبود شبکه های توزیع و کاهش هزینه ها جلوتر از رقبای خود حرکت کنند تا بتوانند در صحنه باقی بمانند؛ در واقع باید از طریق اقدامات مناسب دفاعی و تهاجمی سهم کنونی بازار خود را حفظ کنند. در اینجا به ذکر مثالی می پردازیم:
بیش از صد سال است که ایستمن کداک(Eastman Kodak)، به دوربین های عکاسی با روش استفاده آسان، فیلم های عکاسی با کیفیت بالا و سودآوری نسبتأ خوب و با ثبات شناخته شده است. اما در خلال ده سال گذشته رشد فروش این شرکت متوقف شده و سودآوری آن رو به کاهش گذاشته است.
رقبای خلاق و نوآور، که اکثر آنها ژاپنی بوده اند، کداک را جا گذاشته اند. رقبایی که دوربین های عکاسی ۳۵ میلی متری، دوربین های فیلمبرداری و لابراتورهای تولید یک ساعته فیلم به بازار عرضه کرده یا نسبت به اصلاح و بهبود این محصولات اقدام کرده اند. با این وصف با ورود شرکت فیلم سازی فوجی به حیطه فعالیت اصلی کداک که همانا تولید فیلم رنگی بود، کداک دیگر این چالش را جدی تلقی کرد.
فوجی با عرضه فیلم های رنگی بسیار خوب، وارد بازار فیلم ایالات متحده آمریکا شد و قیمت این فیلم ها را هم ۱۰ درصد زیر قیمت های کداک تعیین کرد. کداک برای حفاظت از سهم بازار خود در ایالات متحده به شدت عکس العمل نشان داد. این شرکت، نخست قیمت های فروش فیلم های خود را تا سطح قیمت های فوجی پایین آورد و بعد گونه های بهتری از فیلم رنگی را تولید و روانه بازار کرد. کداک هزینه های تبلیغاتی و پیشبردی خود را به ۲۰ برابر فوجی افزایش داد و با پرداخت ۱۰ میلیون دلار امتیاز رسمی حضور در بازی های تابستانی المپیک ۱۹۸۸ سئول در کره جنوبی را به دست آورد. این شرکت امتیاز حضور در المپیک سال ۱۹۹۲ بارسلون را نیز از فوجی ربود. کداک به طور موفقیت آمیزی از جایگاه خود در ایالات متحده دفاع کرد و در سال های آغازین دهه ۱۹۹۰، این شرکت سهم بازار خود را در سطحی بسیار مطلوب، یعنی ۸۰ درصد تثبیت نمود.
اما کداک در آن نبرد گامی هم به جلو برداشت. کداک برای افزایش حضور و فروش در ژاپن به اقدامات تهاجمی چندی مبادرت کرد. آن ها به تأسیس شعبه جداگانه ای موسوم به کداک ژاپن در ژاپن همت گماشتند و کارکنان ژاپنی خود را تا سه برابر افزایش دادند. کداک با استفاده از یک شبکه توزیع ژاپنی رأسا اقدام به دایر کردن بازاریابی و کارکنان فروش ژاپنی کرد. کداک همچنین در یک مرکز فن آوری جدید و یک موسسه بزرگ تحقیقاتی ژاپنی سرمایه گذاری کرد. و بالاخره کداک بر شدت تبلیغات و فعالیت های پیشبردی خود در ژاپن افزود. هم اکنون کداک ژاپن سرپرستی هر چیزی را از مناظره تلویزیونی به سبک ژاپنی تا تورنمنت مسابقات کشتی ژاپنی بر عهده می گیرد. کداک از جمله در موطن اصلی فوجی به امتیازات چندی دست می یابد:
• اول اینکه بازار ژاپن فرصت های بزرگی را از نظر افزایش فروش و سودآوری نوید می دهد. به خاطر داشته باشیم که این کشور با ۵/۱ میلیارد دلار بازار فیلم عکاسی و کاغذ چاپ فیلم، بعد از ایالات متحده آمریکا بزرگترین بازار است.
• دوم اینکه بسیاری از فن آوری های جدید در حیطه عکس برداری از کشور ژاپن سرچشمه می گیرد، بنابراین حضور بیشتر در این کشور به کداک کمک می کند تا همگام با پیشرفته ترین تحولات به پیش رود.
• سوم، مالکیت و مشارکت با شرکت های ژاپنی در ژاپن به کداک درک بهتری از شیوه تولید در ژاپن ارائه می دهد تا بلکه برای بازار ایالات متحده آمریکا و بازار دیگر نقاط جهان، محصولات جدیدی فراهم کند.
• کداک با حمله به بازار ژاپن یک امتیاز عمده دیگر هم به دست می آورد. و آن این است که اگر قرار باشد فوجی قسمت اعظم منابع خود را در قلمرو داخلی به دفاع از خود در قبال حملات کداک اختصاص دهد، دیگر از منابع کافی برای مقابله با کداک در ایالات متحده برخوردار نخواهد بود.
فهرست:
معرفی
تاریخچه اجمالی شرکت کداک
بررسی شیوه های مدیریتی کمپانی کُداک
استراتژی بازاریابی تهاجمی چیست؟
چه کسانی از بازاریابی تهاجمی استفاده می کنند؟
دفاع از سهم بازار
حفاظت از سهم بازار
خط مشی دفاعی
خداحافظی در اوج!
کشتی به گل نشسته!
اتفاقات پی درپی
تیر خلاص!
بازاریابی تهاجمی Kodak برای دفاع از سهم بازار خود
چگونه غول یک صنعت به ورشکستگی می‌رسد
طرح تجاری کداک
انکار کداک از حقیقت
فرصت هایی که به تهدید تبدیل شدند
نادیده گرفتن بازخورد رسانه هاوازدست دادن زمان
خطای استراتژیک در تحلیل روندهای بازار چه بر سر کداک آورد؟
4 نشانه استراتژی های بازاریابی محتوایی تاریخ انقضا گذشته-مطالعه موردی ورشکستگی شرکت کداک
دلایل ورشگستگی کداک
اولویت های مشتریان تغییر کرده است
تفکر خارپشت و روباه در بازاریابی مطالعه موردی کداک
شرکت کداک، نمونه‌ای از این اتفاق
پی بردن به اشتباهات
نزدیک بینی بازاریابی!
ماتریس آنسوف درشرکت کداک
شرکت Eastman Kodak از ماتریس Ansoff برای رشد موفق بین المللی استفاده می کند
ماتریس SWOT شرکت Eastman Kodak
آمیخته بازاریابی درشرکت کداک/Marketing Mix Eastman Kodak Company
تحلیل PESTEL شرکت Eastman Kodak
BCG Matrix و VRIO Framework برای شرکت Eastman Kodak
مدل 7اس مکنزی
تحلیل بازاریابی شرکت Eastman Kodak 5C
دسته بندی: انسانی » مدیریت

تعداد مشاهده: 3055 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: pptx

تعداد صفحات: 230

حجم فایل:6,413 کیلوبایت

 قیمت: 320,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
    230اسلاید قابل ویرایش