پروتکل روان درمانی مبتنی بر هیجان (هیجان مدار EFT)
دسته بندي :
انسانی »
روانشناسی و روانپزشکی
پروتکل روان درمانی مبتنی بر هیجان
فرمت: DOCX , PDF
تعداد صفحات: 52
تعداد جلسات: 8
زمان هر جلسه: 120 دقیقه
منبع دارد.
توضیحات:
یکی از راه هایی که اضطراب بیماران را پیش از اقدام به درمان کاهش میدهد، کسب یک دیدگاه کلی در رابطه با روند و روش درمان موردنظر است. این مسئله برای مشکلات روانشناختی و درمان آنها نیز صادق است، با این تفاوت که مشکلات روحی در مقایسه با بیماریهای جسمی ناشناخته تر و جدیدتر هستند و پرس و جو از نزدیکان و آشنایان راه به جایی نخواهد برد. یکی از روش های روان درمانی مؤثر در این زمینه روان درمانی مبتنی بر هیجان یا هیجان مدار است.
درمان هیجان مدار یا Emotionally Focused Therapy که به اختصار EFT نامیده میشود، یک رویکرد روان درمانی مبتنی بر شواهد است که بر شیوه تعاملات بین فردی و نحوه تبدیل آنها به الگوها و چرخه های ثابت تمرکز دارد.
اگر چه این روش در گذشته برای درمان زوج ها استفاده میشد، اما از مفاهیم آن در خانواده درمانی یا به صورت فردی نیز استفاده میشود.
به طور کلی، هدف درمان هیجان مدار، هدایت افراد به سوی آن چیزی است که «دلبستگی ایمن» خوانده میشود.
در این روش، تلاش میشود تا فرد توانایی تنظیم هیجان خود را به دست آورد تا از این طریق بتواند احساس امنیت، حمایت و آسایش را در دیگری ایجاد کند. به بیان دیگر، فرد با آموختن خودتنظیمی هیجان، راههای جدید تعامل با دیگری را میآموزد که به نوبه خود سبب برانگیخته شدن واکنش های جدید در طرف مقابلش میگردد.
تعریف مفهومی
درمان مبتنی بر هیجان: نوعی درمان کوتاه مدت و مبتنی بر شواهد است که از سنت روان درمانی انسان گرا نشات گرفته است و بر پایه نظریه های دلبستگی و گشتالت می باشد که در آن خود رابطه درمانی تنظیم کننده عاطفه است (گرینبرگ ، 2002).
تعریف عملیاتی
درمان مبتنی بر هیجان: اقداماتی درمانی است که طبق پروتکل 8 مرحله ای هر جلسه 120 دقیقه انجام می گیرد.
مبانی درمان مبتنی بر هیجان (هیجان محور)
درﻣﺎن ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻫﻴﺠﺎن ﺗﻮﺳﻂ ﮔﺮﻳﻨﺒﺮگ و ﻫﻤﻜﺎراﻧﺶ در ﺳﺎل ١٩٨٠ ﺑﻪوﺳﻴﻠﻪي ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺠﺮﺑﻰ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺗﻐﻴﺮ، اﻳﺠﺎد ﺷﺪ (رﻳﺲ ، ١٩٨٦؛ ﻫﺎوروث و ﮔﺮﻳﻨﺒﺮگ، ١٩٨٩). درﻣﺎن ﻫﻴﺠﺎن ﻣﺤﻮر ﻳﺎ ﻫﻤﺎن EFT ﻧﻮﻋﻰ درﻣﺎن ﻛﻮﺗﺎهﻣﺪت و ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ ﺷﻮاﻫﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺳﻨﺖ رواندرﻣﺎﻧﻰ اﻧﺴﺎنﮔﺮا ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ اﺳﺖ (ﮔﺮﻳﻨﺒﺮگ، ٢٠٠٢).
در EFT که ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎي ﻫﻴﺠﺎن و ﻧﻈﺮﻳﻪ دﻟﺒﺴﺘﮕﻰ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ اﻋﺘﻘﺎد ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮد راﺑﻄﻪ درﻣﺎﻧﻰ ﺑﻪﺻﻮرت ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺗﻨﻈﻴﻢﻛﻨﻨﺪه ﻋﺎﻃﻔﻪ ﻧﻘﺶ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎن را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارد (ﮔﺮﻳﻨﺒﺮگ، ٢٠٠٧ ). ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺿﻴﻪﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮد ادﻋﺎ ﻣﻰﺷﻮد در اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎﻳﺮ روﻳﻜﺮدﻫﺎ (ﻫﻤﺪﻟﻰ، ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺣﺎﺿﺮ و ﻓﻌﺎلﺳﺎزي ﺳﺎﻣﺎﻧﻪﻫﺎي ذاﺗﻰ آراﻣﺶﺑﺨﺶ واﺑﺴﺘﮕﻰ در اﻧﺴﺎن) ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻔﻬﻮم ﻃﺮحواره ﻫﻴﺠﺎﻧﻰ ﻟﻰ ﻫﻰ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ دﻳﺪﮔﺎه EFT ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارد (ﻟﻰ ﻫﻰ ، ٢٠٠٣).