مقاله تاريخ بشريت word
دسته بندي :
علوم پایه »
معارف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاريخ بشريت
دراينجاسخن رابه تاريخ بشريت اختصاص ميدهيم. به داستان خلقت , به آدم وحوا. خواننده اين نوشته ها چه مسلمان باشد , چه مسيحي وچه يهودي , وچه پيرو ديگر اديان, حتما با داستان آدم وحوا آشناميباشد. حالا, باکمي تغيير در داستان , يکي سيب رامسبب بدبختي هاي بشريت ميداند , يکي انگور ويکي انجير را. اما بهر حال در اين سه مذهب الهي و يکتاپرستي وصاحب کتاب , داستان و روايت تقريبابه يک شکل آمده است. در اين داستان ها, ياروايات مذهبي از تاريخ , حقيقتي يکسان وفرمول وار به بشريت آموخته ميشود وآن اينکه پدر ومادر تمام انسانها آدم وحوا بوده اند. يعني تمام نژادهاي گوناگون ورنگارنگ , نژاد سرخ , سفيد , سياه و زرد وغيره از يک منشا ومبدا پديد آمده اند.
منشا اين تفکر درچيست؟ آيا هرگز سوال کرده ايد که بالاخره نژاد و پوست آدم وحوا چه رنگي بوده است؟ يعني من سيه پوست يا زردپوست بايد قبول کنم که آدم وحوا سفيد وبلوند بوده اند؟ ايا انسان سفيدپوست ميتواند تصور کند و بپذيرد که آدم وحوا سيه پوست بوده اند؟ بالاخره آنها انسان بوده و رنگ پوست داشته اند, ولي هيچ کجا دراينمورد سخني به ميان نيامده است . که صدالبته کار عاقلانه ايست. يعني داستان خلقت را تفرقه انگيز نکينيم , و بگذاريم هرکس تصور خاص خود رااز چهره ورنگ پوست آدم و حوا نزد خود داشته باشد. آما تکليف يک انسان محقق چيست و چه ميشود؟ حقيقت چه ميشود؟
گرچه تاريخ انسان در 3000 سال گذشته تحت تاثير آثار نگارش شده توسط يونانيان و روميان شکل گرفته است , اما تاريخ ديني وداستان خلقت 10000 ساله يک داستان "سمتيک" تاثير گرفته از قوم يهود-عرب ميباشد. داستان , روايت تاريخي خلقت به تفسير قوم يهود-عرب در کليه اديان "سمتيک " که اکنون جهانگير شده به نوعي فرمول وار گزارش شده است.
2
تعجب نفرمائيد. گرچه تصور قوم يهود – عرب در ديد انسان امروزي بعنوان يک قوم يکپارچه, بدليل دشمني طولاني فيمابين اعراب و يهوديان امکانپذير نيست, که ريشه آن نه تنهاکه سياسي نيست بلکه قومي است , اما در روايات ديني از تاريخ خلقت , نقل شده در اديان قوم سمتيک بااينکه به اين دشمني اعتراف شده, اين دوقوم رابرادر واز يک پدر معرفي ميکنند.
در جهان غرب , "سمتيک" رابه قوم يهود ابلاغ ميکنند , اما حقيقت آن است که سمتيک رابايد به قوم يهود وعرب ابلاغ کرد. دو قوم برادريهود وعرب , گرچه برادران ناتني ميباشند , اما مذاهب تعليم داده شده از سوي پيامبران آنها توسط اکثريت ساکنين اين کره خاکي بعنوان مذاهب يکتا پرست يهودي , مسيحي ومسلمان شناخته شده ونامگذاري شده است, و در ريشه واساس يکسان است. پيامبران قوم يهود جاي مقدسي در ميان مسيحيان ومسلمانان دارند, مانند ابراهيم, يوسف , سليمان وداوود.
شايد اشتباه باشد که افراد ذکر شده در بالا راپيامبران ناميد , وآنها بيشتر به پادشاهان وخلفاي قوم يهود شهرت دارند , اما جهت احترام به مذاهب يکتا پرست که از آنها با لقب پيامبر ذکر آمده مانيز آنها راپيامبر ميناميم.
ابراهيم (آبراهام ) , پيامبر قوم يهود با دختري از خانواده اي ثروتمند, بانفوذ وسرشناس در قوم خود, بنام سارا وصلت نموده, اما اين همسر براي او فرزند پسرکه بتواند ميراث ابراهيم راحفظ نمايد به دنيانياورده بود. پس از بارها زايمان و دختر زابودن سارا, ابراهيم در اوان سن چهل سالگي و پس از مشورت بابزرگان قوم تصميم ميگيرد تا وصلتي موقت با يکي از کنيزان خود بنام هاجر انجام داده تاشايد وي او راصاحب فرزند پسر نمايد. البته قرار برآن بود که هاجر راپس از زايمان از فرزند جدانموده و فرزند پسر راجهت شيردهي وتعليم وترتبيت به سارا بسپارند.
اما چون زندگي براي پيامبران , همچون ديگر انسانها, پر از ناشناخته ها است , چندي پس از بدنيا آمدن فرزندي پسر از سوي هاجر – که وي را اسمائيل (اشمايل) ناميدند- سارا نيز پسري بدنيا آورد که اسحاق (آيزاک) نامگذاري شد.